واژه نامه
- آزادسازی مالی
- سیاستهایی که به بانکها و سایرِ نهادهای مالی آزادیِ بیشتری در نوعِ داراییهای مالیای که مجاز به فروش آنها هستند و همچنین سایر عملکردها میدهد.
- آزمایش طبیعی
- نوعی مطالعه تجربی با بکارگیریِ کنترلهای آماریای که بصورت طبیعی رخ میدهند و در آن محققان، آنطور که در آزمایشهای متعارف میبینیم، امکان دستهبندی شرکتکنندهها در قالب گروههای آزمایش و کنترل را ندارند. در عوض، تفاوت در قوانین، خطمشیها، اقلیم یا دیگر رخدادها، فرصتی فراهم میکنند که بتوانیم جمعیتها را به گونهای تحلیل کنیم که انگار بخشی از یک آزمای بودهاند. اعتبار چنین مطالعاتی، برآمده از این اصل است که میتوان ادعا کرد منتسب کردنِ افراد به دو گروه آزمایش و کنترل کاملاً تصادفی بوده است.
- آزمون و خطا
- این حالت وقتی اتفاق میافتد که خروجی تولیدشده به ازای هر واحد ورودی، با کسب تجربه بیشتر در تولید یک کالا یا خدمات، افزایش پیدا میکند.
- ابداعات دارای-اهداف-عام
- پیشرفتهای فنآوریای که در بسیاری از بخشها قابل اعمال هستند و به نوآوریهای بیشتر دامن میزنند. فنآوری اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)، و الکتریسیته دو مثال رایج آن هستند.
- اتحادیه تجاری انحصاری
- اتحادیهای که نماینده شرکت و بخشهای متعددی است و پیامدهای افزایشِ دستمزد برای ایجاد شغل در کلِ اقتصاد و در درازمدت را در نظر میگیرد.
- اتحادیه صنفی
- سازمانی که عمدتاً کارکنان تشکیل میشود و فعالیتهای آن شاملِ مداگره نرخِ پرداختها و شرایط استخدامی برای اعضای خویش میشود.
- اتوماسیون
- استفاده از دستگاههایی که جایگزینِ نیروی کار محسوب میشوند.
- اثراتِ بیرونیِ شبکهای
- تأثیرِ بیرونیِ کنشِ یک فرد بر دیگری، که به دلیلِ در پیوند بودنِ این دو در یک شبکه ایجاد میشود. همچنین نگاه کنید به: تأثیرِ شبکهای.
- اثرِ جانشینی
- تأثیری است که با توجه به سطحِ مطلوبیتِ جدید، تنها ناشی از تغییر در قیمت یا هزینه فرصت است.
- ارزش بنیادی
- همچنین نگاه کنید به: ارزش بنیادی سهم
- ارزش بنیادی سهم
- قیمتِ سهام براساسِ برآوردِ عوایدِ آینده و سطحِ ریسکِ سیستماتیک، که میتواند به عنوان سنجهای از سودِ کنونیِ حفظِ آن دارایی در اکنون و آینده تلقی شود.
- ارزش خالص
- داراییهای منهای تعهدات همچنین نگاه کنید به: ترازنامه، سهام شراکت
- ارزشِ افزودهشده
- در یک فرآیند تولیدی، عبارت است از ارزشِ خروجی منهای ارزشِ کل ورودیها (که به آن کالاهای واسطه میگویند). کالاهای سرمایههای و نیروی کار مورداستفاده در فرآیند تولید کالاهای واسطه محسوب نمیشوند. ارزشِ افزودهشده برابر است با سودِ پیش از مالیات به علاوه دستمزدها.
- ارزش کنونی
- عبارت است از ارزشِ امروزیِ یک جریان درآمدی یا هر مزایای دیگری در آینده، هنگامی که اینها با استفاده از یک نرخ بهره یا براساس نرخ تخفیف خودِ شخص، تنزیل داده شوند. همچنین نگاه کنید به: عایدی
- ارزیابیِ احتمالات:
- یک تکنیکِ پیمایش-محور است که برای بررسیِ ارزشِ منابعِ غیر-بازاری استفاده میشود. همچنین تحت عنوانِ الگوی مبتنی بر ترجیحات-اظهارشده هم شناخته میشود.
- استاندارد جهانی
- نظامِ نرخِ بهره ثابت، که در دوران رکود بزرگ کنار گذاشته شد، که براساس آن ارزشِ یک پولِ ملی برحسبِ میزانِ طلایی که قابل تبدیل به آن بود محاسبه میشد. همچنین نگاه کنید به: رکودِ بزرگ.
- استراتژی
- نوعی از کنش (یا سلسلهای از کنشها) که فرد وقتی نسبت به وابستگیِ دوجانبه نتایج برای خود و دیگران آگاهی دارد، ممکن است در پیش بگیرد. نتایج نه تنها به کنشهای آن فرد، بلکه به کنشهای دیگران هم بستگی دارند.
- استراتژی مسلط
- کنشی که صرفنظر از کنش سایر بازیکنان، بالاترین پاداش را به یک بازیکن اختصاص میدهد.
- استقراضکنندهی بیپشتوانه
- فردی با رتبهی اعتباری پائین و ریسکِ پیشفرضِ بالا. همچنین نگاه کنید به رهنِ بیپشتوانه.
- اصلِ الزامِ آلاینده به جبران
- راهبردی در سیاستهای محیطزیستی که براساس آن کسانی که اثراتِ محیطزیستیِ مخربی بر دیگران تحمیل میکنند، بایستی ملزم به جبران آسیبهای وارده باشند، چه از طریق مالیات یا هر شیوهی دیگری.
- اطلاعات قابلتأیید
- اطلاعاتی که میتواند برای تنفیذ یا اجرائیکردنِ یک قرارداد مورد استفاده قرار بگیرد.
- اطلاعات نامتقارن
- اطلاعاتی که برای طرفینِ یک تعاملِ اقتصادی اطلاعاتِ مرتبط محسوب میشود، اما تنها برخی از آنها از آن اطلاع دارند. همچنین نگاه کنید به اطلاعاتِ مغایر، مخاطره اخلاقی.
- اقتصاد تکاملگرا
- رویکردی است که فرآیند تغییر اقتصادی، منجمله نوآوری فناورانه، رواج هنجارهای اجتماعی جدید و شکلگیری نهادهای نو را مطالعه میکند.
- التزامِ زیرِ حد صفر
- اشاره است به این واقعیت که نرخ بهره اسمی نمیتواند منفی و درکفی پایینتر از نرخ بهره اسمیای که ممکن است بانک مرکزی آن را صفر تعیین کند، باشد. همچنین نگاه کنید به: تسهیل کمی.
- الگوی تصاعدی
- الگویی از تقاضای کل که فرآیندِ تصاعد را نیز در نظر میگیرد. همچنین نگاه کنید به: تصاعدِ پولی، فرایندِ تصاعد.
- (الگوی) درازمدت
- این اصطلاح به یک دورهی زمانی اشاره نمیکند، بلکه به یک امرِ برونزا اشاره دارد. برای مثال، یک منحنی هزینهی درازمدت، نشانگر هزینههای یک شرکت در شرایطی است که شرکت بتواند کاملاً همه ورودیهای خود و منجمله کالاهای سرمایهای خود را تعدیل کند؛ اما فناوری و نهادهای اقتصاد برونزا هستند. مچنین نگاه کنید به: فناوری، بنیادها، الگوی کوتاه مدت، (الگویِ) میان مدت.
- الگوی رأیدهندهی میانگین
- نوعی الگوی اقتصادی است از موقعیتِ مشاغل در نسبت با مواضعِ اتخاذشده در برنامههای انتخاباتیای که در آنها دو جناح با هم رقابت میکنند، این الگو زمینهای فراهم میکند که جناحین برای بهحداکثررساندن رأیدهندگانِ به خود، مواضعی اتخاذ کنند که به موضعِ رأیدهندهی میانگین نزدیکتر باشد. همچنین نگاه کنید به: رأیدهندهی میانگین.
- (الگویِ) میان مدت
- این اصطلاح به یک بازهی زمانی اشاره نمیکند، بلکه به عوامل برونزا اشاره دارد. در این مورد، سرمایهی ذخیرهشده در انبار، فناوری و نهادها، برونزا هستند. خروجی، استخدام، قیمتها و دستمزدها درونزا هستند. همچنین نگاه کنید به: سرمایه، فناوری، نهادها، (الگوی) کوتاهمدت، الگوی (درازمدت).
- (الگوی) کوتاهمدت
- این اصطلاح به دورهی زمانی ربطی ندارد، بلکه امر برونزا مربوط میشود: قیمت، دستمزدها، ذخیرهی سرمایهای، فناوری و نهادها. همچنین نگاه کنید به: قیمت، دستمزدها، سرمایه، فناوری، نهادها، (الگوی) میانمدت، (الگوی) درازمدت.
- امتیاز انحصار تولید
- حق مالکیتِ انحصاری یک ایده یا اختراع، که برای مدت معینی از زمان به طول میانجامد. در طول این زمان، این امتیاز به شکل موثری اجازه میدهد که مالک انحصارگر یا کاربرِ انحصاری باشد.
- انباشته
- مقداری که در یک زمان خاص اندازهگیری میشود. واحدهای آن به زمان بستگی ندارند. همچنین نگاه کنید به: سیال
- انتخاب معکوس
- این مسأله برای طرفینِ مبادلهای پیش میآید که در آن شرایط پیشنهادی از سوی یک طرف باعث کنارکشیدنِ برخی از طرفین دیگر خواهد شد. یک مثال مسألهی اطلاعات نامتقارن در بیمه است: اگر قیمت به اندازه کافی بالا باشد، تنها افرادی که به دنبال خرید بیمه پزشکی خواهند بود کسانی هستند که میدانند بیماراند (اما بیمهگر نمیداند). این باعث افزایشِ قیمتیِ بیشتر به منظور پوشش هزینهها خواهد شد. همچنین به آن مسأله ویژگیهای پنهان هم گفته میشود که باید از مسأله مخاطره اخلاقی متمایز شود. همچنین نگاه کنید به: قرارداد ناکامل، مخاطره اخلاقی، اطلاعات نامتقارن.
- انتشار
- گسترشیافتنِ نوآوری در سرتاسر اقتصاد. همچنین نگاه کنید به: شکافِ انتشار.
- انتقالِ بیننسلیِ تفاوتها
- فرآیندهایی که بواسطهی آن منزلتِ اقتصادی پسران و دخترانِ بالغ، با منزلتِ اقتصادیِ والدین شباهت پیدا میکند. همچنین نگاه کنید به: کشسانیِ بیننسلی، تحرکِ بیننسلی.
- انحصار
- شرکتی که تنها فروشنده کالایی است که جایگزینهای نزدیکی ندارد. همچنین به بازاری که تنها یک فروشنده دارد نیز اطلاق میشود. همچنین نگاه کنید به: قدرت انحصار، و انحصار طبیعی.
- انحصارِ طبیعی
- فرآیندِ تولیدی که در آن منحنی میانگینِ هزینهی درازمدت آنقدر شیبِ کاهشی دارد که حفظِ رقابت میانِ شرکتها در این بازار را ناممکن میکند.
- انصاف
- شیوهای از ارزیابیِ یک تخصیص برمبنای درکِ فرد از عدالت.
- انضباطی نیروی کار
- الگویی که توضیح میدهد چگونه کارفرمایان دستمزدها را طوری تعیین میکنند تا کارکنان از یک بهره اقتصادی (که به آن بهره بیکاری میگویند) برخوردار شوند، که این به نوبه خود به کارگران مشوقی میدهد تا برای اجتناب از اخراجشدن سختکوشی کنند. همچنین نگاه کنید به: بهره استخدامی، دستمزدهای کارائی.
- انطباق با بازار نیروی کار
- اشاره دارد به شیوهای که کارفرمایانِ جویایِ کارکنان بیشتر، افرادِ جویای کار را پیدا میکنند (یعنی از طریق آگهی استخدامی).
- انقباض پولی
- کاهش در سطحِ قیمتیِ عمومی. همچنین نگاه کنید به: تورم.
- انقلاب سرمایهداری
- پیشرفتهای سریع در فنآوری همراه با ظهور یک نظام اقتصادی جدید.
- انقلاب صنعتی
- موجی از پیشرفتهای فنآورانه و تغییرات نهادی که در سده هجدهم در بریتانیا آغاز شد و یک اقتصادِ زراعیِ مبتنی بر صنایع دستی را به یک اقتصاد بازرگانی و صنعتی تبدیل کرد.
- اوراق بهادار دولتی
- یک ابزار مالی که توسط دولت تعیین شده که در مدت معین پول پرداخت شود.
- اوراق بهادار شرکتی
- نوعی از داراییِ مالی است که در ازای آن صادرکننده متعهد میشود که مبلغِ معنی را در طول زمان به دارنده پرداخت کند. همچنین تحت عنوان اوراق مشارکتی هم شناخته میشود.
- اوراق دولتی
- یک ابزار مالی است که توسط دولتها صادر میشود و جریان منظمی از پرداخت را در فواصل معین متعهد میشود.
- اولیگوپولیسیتیک
- بازاری با شمارِ اندکی از فروشندهها که به هر فروشنده میزان معینی از قدرتِ بازاری میدهد.
- بازار
- بازار شیوهای برای پیوند دادن افرادی است که میتوانند به واسطه مبادله کالا و خدمات از طریقِ خرید و فروش، سود دوجانبه بدست بیاورند.
- بازار ازدسترفته
- بازاری که در آن نوع مبادلهای وجود دارد که در صورت اجرائیشدن میتواند به شکلی دوجانبه سودآور باشد. البته این به دلیل اطلاعات نامتقارن یا غیرقابلتأیید نیست.
- بازار بورس
- یک بازارِ مالی است که در آن سهام و دیگر داراییهای مالی معامله میشوند. شامل فهرستی است از کمپانیهایی که سهامشان معامله میشود.
- بازار نیروی کار تفکیکشده
- بازار نیروی کاری بخشهای مختلفِ آن هرکدام به شکل یک بازار نیروی کار مجزا عمل میکنند و تحرکِ بسیاری محدودی میان کارگران از هر بخش به بخش دیگر وجود دارد (و منجمله به دلابل نژادی، زبانی، یا دیگر اشکالِ تبعیض). همچنین نگاه کنید به: بازار نیروی کار اولیه، بازار نیروی کار ثانویه.
- بازار نیروی کار ثانویه
- کارگرانی که عمدتاً با قراردادهای کوتاهمدت و با دستمزد و امنیتِ شغلی محدود کار میکنند. این ممکن است به سنشان مربوط باشد، یا اینکه بخاطر نژاد یا گروه قومیِ خود مورد تبعیض واقع شده باشند. همچنین نگاه کنید به: بازار نیروی کار اولیه، بازار نیروی کار تفکیکشده.
- بازارِ انحصاریشده
- بازاری که در آن کلیهی کالاهای فروختهشده، توسط یک شرکتِ واحد تولید میشود.
- بازارِ کارِ اولیه
- بازاری که در آن کارگران عموماً توسط اتحادیههای صنفی نمایندگی میشوند و از دستمزد بالا و امنیتِ شغلی برخوردارند. همچنین نگاه کنید به: بازار نیروی کار ثانویه،بازار نیروی کار تفکیکشده.
- بازارِ یکبهیک
- بازاری که اعضای دو گروه مجزا از افراد را با هم جفت میکند. هر فرد در بازار، از اتصال به فردِ مناسب در گروهِ مقابل، سود خواهد برد. همچنین تحتعنوان بازارِ دوجانبه هم شناخته میشود.
- بازار کار
- بازاری که در آن کارفرمایان، به افرادی که احتمال دارد حاضر باشند تحت هدایتشان کار کنند، دستمزد پیشنهاد میکنند. اقتصاددانان اینطور عنوان میکنند که کارفرمایان در نیمه تقاضای این بازار قرار دارند و کارگران در نیمه عرضه آن. همچنین نگاه کنید به: نیروی کار.
- بازگشت به مقیاسِ کاهشی
- در حالتی اتفاق میافتد که دوبرابرکردنِ کلِ ورودیها به فرآیند تولید، خروجی را به میزانی کمتر از دوبرابر افزایش دهد. همچنین تحت عنوانِ: عدمصرفهجوییِ ناشی از مقیاس هم نامیده میشود. همچنین نگاه کنید به: بازگشت به مقیاسِ افزایشی.
- بازی
- نوعی الگوی تعامل راهبردی است که توصیفی از بازیگران، استراتژیهای مقرون به صرفه، اطلاعاتی که در اختیار بازیگران است، و پاداشهای آنها را بدست میدهد. همچنین نگاه کنید به: نظریه بازی.
- بازی ترتیبی
- بازیای که در آن همه بازیگران استراتژیهای خود را همزمان انتخاب نمیکنند، و بازیگرانی که بعداً انتخاب میکنند، امکان مشاهده استراتژیهای پیشاپیش انتخابشده توسط دیگر بازیگران را ببینند، مثلاً بازی اولتیماتوم. همچنین نگاه کنید به بازی همزمان.
- بازی مکرر
- بازیای که در آن یک تعامل یکسان (با همان پاداشها، بازیگران و کنشهای مقرون به صرفه) میتواند بیش از یک بار رخ دهد.
- بازیهای همزمان
- بازیای که در آن بازیگران استراتژیهای خود را همزمان انتخاب میکنند، مثلاً بازی تنگنای زندانی. همچنین نگاه کنید به بازی ترتیبی.
- بازیِ هماهنگی
- بازیای که در آن دو توازنِ نش وجود دارد که یکی از آنها میتواند نسبت به دیگری برتریِ پارتوئی داشته باشد. همچنین تحت عنوان بازیِ تضمین هم شناخته میشود.
- بانک
- شرکتی است که در قلب سپردههای بانکی در فرآیند عرضه اعتبار پول تولید میکند.
- بانک مرکزی
- تنها بانکی است که میتواند مزایده قانونی کشور را ایجاد کند. عموماً بخشی از دولت است. بانکهای بازرگانی در این بانک حساب دارند و دارنده مزایده قانونی هستند.
- بحران بدهکاریِ مطلق
- وضعیتی که در آن اوراق دولتی آنقدر پرریسک محسوب میشوند که دیگر دولت قادر به استقراض نیست. در چنین حالتی، دولت نمیتواند بیش از درآمدهای مالیاتی دریافتیاش هزینه کند.
- بحران مالی جهانی
- بحرانی که در سال ۲۰۰۷ و با سقوطِ قیمتِ مسکن در ایالات متحده شروع شد و این به نوبه خود باعث افتِ قیمتِ داراییهای مبتنی بر رهنهای بیپشتوانه و همچنین بروز عدماطمینانِ گسترده به قدرتِ حلالیتِ بانکها در امریکا و اروپا شد که برای خرید این داراییها استقراض کرده بودند. پیامدهای این بحران سرتاسر جهان را در بر گرفت و تجارتِ جهانی به شکلِ فاحشی کاهش پیدا کرد. دولتها و بانکهای مرکزی با شدتِ هر چه تمام سیاستهای تثبیتکننده را به اجرا گذاشتند.
- بدهیِ دولت
- جمعِ کلیهی تعهداتی که دولت در طول سالها برای جبران کسری بودجه خود فروخته است، منهای تعهداتی که موعدشان به سر آمده است.
- برابری قدرت خرید (PPP)
- نوعی تصحیح آماری است که به ما اجازه میدهد میزان کالای قابل خرید توسط مردم در کشورهای مختلفی که ارزهای متفاوتی دارند را مقایسه کنیم. همچنین نگاه کنید به: قیمتهای ثابت.
- برتری
- هنگامی یک نتیجه را با عنوان برتر توصیف میکنیم که میزانِ بیشتری از آنچه ارزشِ مثبتی دارد قابل دستیابی باشد، بیآنکه هیچ چیز دیگری که واجد ارزشِ مثبت باشد کمتر شود. بطورخلاصه: یک خروجی هنگامی که یک راه حل برد-برد باشد، برتر نامیده میشود.
- برتری پارتوئی
- تخصیص الف بر ب برتری پارتوئی دارد اگر با الف و نه ب دست کم یکی از طرفین را بتوان مرفهتر کرد بدون آنکه از رفاه فرد دیگری کاسته شود. همچنین نگاه کنید به کارائی پارتوئی.
- برخورداری
- واقعیتهایی در مورد فرد که میتوانند بر درآمد او تأثیر بگذارند، واقعیتهایی از قبیلِ ثروتِ فیزیکیِ شخص، از قبیلِ زمین و خانه و یا اوراقِ بهادار (سهام) دارد. این مفهوم همچنین، سطح و کیفیتِ تحصیل، آموزشهای ویژه، زبانهای کامپیوتریای که فرد در آن قدرت کارکردن دارد، تجربهی کاری در دستیاری، شهروندی، اینکه فرد مجوز (یا گرینکارتی) که به او اجازه کار در بخش خاصی از بازار کار را میدهد، ملیت و جنسیت فرد، یا حتی پیشینه نژادی یا طیقهی اجتماعیِ فرد را هم دربر میگیرد. همچنین نگاه کنید به: سرمایه انسانی.
- برون زا
- از خارج از مدل میآید تا اینکه بر اساس یک سری مراحل کاری خود الگو تولید شده باشد. همچنین نگاه کنید به: درون زا
- برونسپاری
- انتقالِ بخشی از فعالیتهای یک شرکت به بیرون از مرزهای ملیای که شرکت در آن عمل میکند. این کار ممکن است درقالبِ یک کمپانیِ چندملیتی صورت بگیرد یا متضمنِ برونسپاریِ تولید به دیگر شرکتها باشد.
- بزرگتر از آنکه ورشکست شود
- اصطلاحاً در مورد بانکهای بزرگی گفته میشود که اهمیت کانونی و محوری آنها در اقتصاد ضمانتی است که در صورت رویاروشدن با معضلات مالی توسط دولت نجات داده خواهند شد. به این ترتیب، بانک همه هزینههای فعالیتهای خود را برعهده ندارد و احتمال اینکه ریسکهای بزرگتری را بپذیرد، بیشتر است. همچنین نگاه کنید به: مخاطره اخلاقی.
- بنگاه اقتصادی
- نوعی سازماندهی شغلی است که حقوق و مزایا پرداخت میکند تا افراد را استخدام کند، و درونداده خریداری میکند تا به قصد کسبِ سود، کالاها و خدماتی را تولید و روانه بازار کند.
- بهترین پاسخ
- در نظریه بازی، استراتژیای است که بالاترین پاداش را با توجه به استراتژیهای برگزیده سایر بازیگران به بازیگر اختصاص میدهد.
- بهره استخدامی
- بهره استخدامی بهره اقتصادیای است که کارگر، وقتی ارزش مطلق شغل او از ارزش مطلق بهترین گزینه بعدی یعنی بیکاری بیشتر باشد، دریافت میکند. به بیان دیگر، هزینه از دست دادن شغل است. همچنین به عنوان هزینه بیکاری شناخته میشود.
- بهره اقتصادی
- هرگونه پرداخت یا سایر مزایایی که فرد بالاتر و علاوه بر آنچه در بهترین گزینه بعدی خود (یا گزینه ذخیره خود) بدست میآورد، بدست آورده باشد. همچنین نگاه کنید به: گزینه ذخیره
- بهرهبرداری از ظرفیتِ پائین
- وقتی که یک شرکت یا اقتصاد بتواند با افزایشِ استخدام از طریقِ بهرهبرداری از کالاهای سرمایهای موجود، خروجی خود را بالا ببرد.
- بهره نوآوری
- سودی مازاد بر هزینه فرصتِ سرمایه که نوآور بواسطه واردکردن یک فنآوری جدید، یک فرم سازمانی جدید، یا یک استراتژی بازاریابی تازه بدست میآورد. همچنین تحت عنوان بهره شومپتری هم شناخته میشود.
- بهرههای شومپیتری
- سودی مازاد بر هزینه فرصتِ سرمایه، که یک نوآور، با معرفی یک فناوری جدید، یک فرمِ سازماندهیِ جدید یا یک راهبرد بازاریابی جدید بدست میآورد. همچنین نگاه کنید به: بهرهی نوآوری.
- بهرهوری نهاییِ هزینهکردهای بهسازی
- نرخِ نهاییِ تبدیلِ (MRT) هزینههای بهسازی به محیطِ بهسازیشده. شیبِ منحنی مقرونبهصرفگی است. همچنین نگاه کنید به: نرخِ نهاییِ تبدیل، مرز مقرونبهصرفگی.
- بهرهوری نیروی کار
- کلِ خروجی تقسیم بر تعداد ساعت یا هر سنجهی دیگری از ورودیِ نیروی کار.
- بهرهوریِ سرمایه
- خروجی به ازای هر واحد کالای سرمایهای. همچنین نگاه کنید به: بهرهوری نیروی کار.
- بهسازی
- رویههایی درجهتِ محدودسازی یا معکوسکردنِ آسیبهای محیطزیستی. همچنین نگاه کنید به: سیاستهای بهسازی.
- بهلحاظ فنی مقرونبهصرفه
- تخصیصی که در محدوده تعیینشده توسط فنآوری و بیولوژی قرار دارد.
- بهلحاظِ توزیعی خنثی
- خطمشیای است که نه پیشرو است و نه پسرو بطوری که توزیعِ درآمدی را دستنخورده میگذارد. همچنین نگاه کنید به: (خطمشیِ) پیشرو، (خطمشیِ) پسرو.
- بودجهگذاری براساسِ حدسوگمان
- راهبردی است که بواسطه آن شرکتها تعهداتِ پرداختیِ ناشی از دیون خود را با استفاده از جریانِ پول نقد تأمین میکنند، اگرچه با این شیوه امکان تسویه اصلِ بدهی وجود ندارد. شرکتی که در چنین وضعیتی است نیازمندِ ‘دستبهدستکردنِ’ دیونِ خود است، که عموماً اینکار را به این طریق انجام میدهد که به محضِ سررسیدنِ موعد بدهی قبلی، پاسخگویی به تعهدِ خود را از طریقِ ایجاد یک بدهی تازه انجام میدهد. این واژه را هیمن مینسکی در کتابِ فرضیهی ناپایداری مالی خود ضرب کرده است. همچنین نگاه کنید به: بودجهگذاری تأمینشده.
- بودجهگذاری تأمینشده
- نوعی از بودجهگذاری است که بواسطه آن شرکتها تعهداتِ پرداختیِ قراردادهایشان را با جریان پول نقد مسترد میکنند. این واژه را هیمن مینسکی در فرضیه بودجهگذاری ناپایدار خود معرفی کرده است. همچنین نگاه کنید به: بودجهگذاری براساس حدسوگمان.
- بیصبری
- هرگونه ترجیح نسبت به انتقال مصرف از آینده به امروز است. این ترجیح ممکن است یا از بیصبری مطلق ناشی شده باشد و یا از روندِ کاهشیِ نرخِ بازگشت به مصرف.
- بیصبری مطلق
- بیصبری مطلق ویژگیِ فردی است که یک واحدِ مصرف در اکنون را ارزشمندتر از یک واحدِ اضافی در آینده میداند، در شرایطی که میزان مصرف در اکنون و آینده یکسان است. بیصبری مطلق وقتی ایجاد میشود که یک فرد برای مصرف بیشتر یک کالا بیصبری دارد چراکه مصرف در آینده برای او به دلیلِ کوتهبینی، ضعف اراده یا هر علت دیگر، ارزشِ کمتری دارد.
- بیمهی اجتماعی
- هزینهکردی است توسط دولت، که بودجهی آن از طریق مالیات تأمین میشود، و در برابر ریسکهای اقتصادی (مثلاً فقدانِ درآمد بعلتِ بیماری یا بیکاری) به افراد پیشنهادهای حمایتی ارائه میکند و به آنها اجازه میدهد که درآمدشان را در طول دوران زندگیِ خود هموارسازی کنند. همچنین نگاه کنید به: بیمه-اشتراکی.
- بیمهی-اشتراکی
- شیوهای برای سرجمعکردنِ درآمدها در سطحِ خانوار با این هدف که وقتی خانوار کاهشی موقتی در درآمد را تجربه میکند یا نیاز به هزینهکردِ بیشتری دارد، همچنان بتواند مصرف خود را حفظ کند.
- بیکاری
- وضعیتی که در آن شخصی که قادر و مایل به کارکردن است، استخدامنشده باقی میماند.
- بیکاری دورهای
- میزانِ افزایشِ بیکاری بالاتر از سطحِ بیکاری توازنی که معلول کاهشِ در کلِ تقاضای ناشی از چرخهی کار است. همچنین تحت عنوان بیکاری ناشی از کسریِ-تقاضا شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به بیکاری توازنی.
- بیکاری ناخواسته
- وضعیتی که در آن فرد در حال حاضر بیکار است، اما ترجیح میدهد شغلی با همان دستمزد و شرایط کاریِ سایرِ کارگرانِ شاغل و یکسان داشته باشد. همچنین نگاه کنید به: بیکاری.
- تأثیر بیرونی
- تأثیر مثبت یا منفی تولید، مصرف یا هر تصمیمِ اقتصادی دیگر بر شخص یا افراد دیگر، که تحت عنوان نوعی مزیت یا تعهد در یک قرارداد تعریف نشده است. اگر به آن تأثیر بیرونی میگویند به این دلیل است که پیامد مورنظر بیرون از قرارداد واقع است. همچنین تحت عنوان بیرونیت هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: قرارداد ناکامل، سقوط بازار، مزایای بیرونی، هزینه بیرونی.
- تأثیر درآمدی
- تأثیری است که درآمدِ اضافی، وقتی هیچ تغییری در قیمت یا هزینهی فرصت وجود نداشته باشد، ایجاد خواهد کرد.
- تأمین با پشتوانهی رهنی (MBS)
- داراییِ مالیای که از رهن به عنوانِ ودیعه استفاده میکند. سرمایهگذاران، دریافتیهایی از محلِ سود و اصلِ موردِ رهن دارند. همچنین نگاه کنید به: وثیقه.
- تابع تولید
- نوعی بیان تصویری یا ریاضی است که میزانی خروجیِ قابلتولید با هر مقدار یا ترکیبِ معینی از ورودیها میتواند تولید شود. این تابع توصیفی است از فناوریهای مختلفی که قادر به تولید چیز یکسانی هستند.
- تابعِ سرمایهگذاری (کل)
- معادلهای که نشان میدهد چگونه هزینهکردِ سرمایهگذاری در اقتصاد بطور کل، وابسته به سایر متغیرها، از قبیل نرخ بهره و سودِ مورانتظار است. همچنین نگاه کنید به: نرخ بهره، سود.
- تابعِ مصرف (کلی)
- معادلهای که نشان میدهد هزینهکردِ مصرفی در اقتصاد بطورکل چگونه به سایر متغیرها بستگی دارد. برای مثال در الگوی تصاعدی، سایر متغیرها عبارتاند از درآمدِ قابلاستفادهی جاری و مصرف مستقل. همچنین نگاه کنید به: درآمد قابل استفاده، و مصرف مستقل.
- تبدیل سررسید
- عملِ قرضگرفتن پول بصورت کوتاهمدت و قرضدادن آن بصورت درازمدت. برای مثال، بانک سپرده هایی را میپذیرد و متعهد میشود که به محض اطلاع یا فوراً آماده بازپرداخت آن باشد، و درعوض وامهای درازمدت میدهد (که بازپرداختِ آنها سالها طول میکشد). همچنین نگاه کنید به تبدیل سیالیت
- تبعیض قیمتی
- نوعی استراتژی فروش است که در آن قیمتهای مختلفی برای خریداران یا گروههای خریدارِ مختلف تعیین میشود یا اینکه قیمتها برحسب تعداد واحد خرید تفاوت میکنند.
- تثیبتگرهای خودکار
- ویژگیهای یک نظامِ مالیاتی یا پرداختِ نقدی در یک اقتصاد که اثرِ تعادلبخشی بر انبساط یا انقباظِ اقتصاد دارد. نظامِ مزایای بیکاری یک نمونه است.
- تجارتِ کالایی
- تجارتِ کالاهای ملموسی که بهشکلِ فیزیکی از فراسوی مرزها جابجا میشوند.
- تحرکِ بیننسلی
- تغییراتِ منزلتِ اقتصادی و اجتماعی میانِ والدین و فرزندان. تحرکِ روبهبالا هنگامی است که منزلت فرزند بالاتر از منزلتِ والدین است. تحرکِ روبهپائین، عکسِ آن است. یک سنجهی رایج برای سنجیدنِ تحرک بیننسلی، همبستگیِ میانِ جایگاههای والدین و فرزندان است (مثلاً در تعداد سالهای تحصیل یا درآمدشان). سنجهی دیگر کشسانی بیننسلی است. همچنین نگاه کنید به: کشسانی بیننسلی، انتقال بیننسلیِ تفاوتها.
- تحقیق و توسعه
- هزینهکردهایی که توسط یک نهادِ خصوصی یا عمومی برای ایجاد روشهایی تولیدِ تازه، محصولات یا هرگونه دانشِ به لحاظِ اقتصادی مرتبط انجام میشود.
- تخریب سازنده
- نامی است که ژوزف شومپیتر برای اشاره به فرآیندی بکار میگیرد که بواسطه آن فنآوریها و شرکتهای قدیمی که قابل سازگاری ندارند، توسط فنآوریها و شرکتهای جدید کنارزده میشوند، چرا که این فنآوریها و شرکتها توان رقابت در بازار را ندارند. از دیدگاه او، ورشکستگی شرکتهای غیرسوده فرآیندی سازنده است چراکه نیروی کار و کالاهای سرمایهای را برای استفاده در قالب ترکیبهای جدید آزاد میکند.
- تخصصیشدن
- این اتفاق زمانی رخ میدهد که یک کشور یا هر بدنهی دیگری، طیف کوچکتری از کالاها را نسبت به آنچه مصرف میکند، تولید میکند، و کالاها و خدماتی را که خود تولید نمیکند از طریق تجارت تأمین میکند.
- تخصیص
- توصیفی است از اینکه چه کسی چه کار بکند، و پیامدهای کنشهای آنها، و اینکه در نتیجه آن چه کسی چه چیزی بدست بیاورد.
- تخفیفِ هزینهفایدهی نسلهای آینده
- سنجهای است برای اندازهگیری اینکه ما تاچه اندازه هزینه و فایده نسلهایی که در آینده زندگی خواهند کرد را در نظر میگیریم. توجه داشته باشید که این سنجهای از بیتفاوتیِ فرد نسبت به هزینه و فایدهی آینده خود او نیست.
- ترازنامهها
- صورتی است از داراییها، تعهدات، و ارزشِ خالصِ یک کنشگرِ اقتصادی از قبیلِ خانوار، بانک، شرکت یا دولت.
- ترازنامه پرداختها (BP)
- ترازنامهی پرداختها منابع و مواردِ استفاده از مبادلات خارجی را ثبت و ضبط میکند. حسابی است که کلیهی تراکنشهای میانِ کشورِ مبدأ و باقیِ جهان را ثبت میکند و به دو بخش تقسیم میشود: حسابِ جاری و حسابِ سرمایه و مالی. همچنین تحت عنوانِ حسابِ پرداختها هم شناخته میشود.
- ترازِ بودجه دولت
- تفاوت میانِ درآمدهای مالیاتیِ دولت و هزینهکردهای دولت (منجمله خریدِ کالاها و خدمات، هزینهکردهای سرمایهگذارانه، یا هزینهکردهایی مربوط به کمکهای نقدیای ازقبیل مستمری و مزایای بیکاری از سوی دولت). همچنین نگاه کنید به: کسری بودجه دولت، مازاد بودجه دولت.
- تراژدیِ منابعِ عمومی
- تنگنای اجتماعیای که در آن مجموعهای از افرادِ خواهانِ منافعِ-فردیِ خود که بصورت مستقل از یکدیگر عمل میکنند، یک منبعِ عمومی را به ته میرسانند و سهم همه را پائین میآورند. همچنین نگاه کنید به: تنگنای اجتماعی.
- تراکمِ سرمایهایِ (تولید)
- میزانِ کالاهای سرمایهای به ازای هر کارگر.
- ترجیح آشکارشده
- شیوهای برای مطالعه ترجیحات ازطریق مهندسی معکوسِ انگیزههای یک فرد (یا ترجیحاتِ او) از روی مشاهداتی درباره کنشهای آن فرد.
- ترجیحات
- توصیفی است از عواید یا هزینهای که به هریک از نتایج ممکن نسبت میدهیم.
- ترجیحات اجتماعی
- ترجیحاتی هستند که به نتیجه و تأثیرِ کنش بر دیگران، و همچنین به کنشِ اخلاقی، اهمیت میدهند، حتی اگر اینکار به پاداش پائینتری برای فرد منجر شود.
- تسهیلِ کمی (QE)
- خریدِ داراییهای مالی توسطِ بانک مرکزی با هدفِ کاهشِ نرخِ بهره روی آن داراییها در زمانی که سیاستِ پولیِ متعارف اثرِ خودش را از دست داده است چراکه نرخِ بهرهی مبتنی بر خطمشی در نقطهی التزامِ زیرِ حدِ صفر قرار دارد. همچنین نگاه کنید به: التزامِ زیرِ حد صفر.
- تسهیلگرِ مالی
- سازوکاری که از طریقِ آن تواناییِ استقراضِ شرکتها و خانوارها افزایش پیدا میکند درحالی که وثیقهای که نزدِ یک وامدهنده (که غالباً یک بانک است) به امانت میگذارند بالاتر میرود.
- تصاعدِ مالی
- کلِ تغییر (مستقیم و غیرمستقیم) در خروجی بهواسطهی تغییر اولیه در هزینهکردهای دولتی. همچنین نگاه کنید به: محرکِ مالی، سیاستِ مالی، تفاضای کل.
- تصاعدی
- همچنین نگاه کنید به: تصاعدِ مالی.
- تعادلِ فیشر
- رابطهای که نرخِ بهره واقعی را در قالبِ تفاوتِ میانِ نرخ بهره اسمی و تورمِ موردانتظار به ما میدهد: نرخ بهره واقعی= نرخ بهره اسمی – تورمِ موردانتظار.
- تعاملات اجتماعی
- وضعیتهایی که در آن کنشهای اتخاذشده توسط هر فرد، بر نتایجِ حاصله برای سایر افراد و همچنین برای خود آن فرد تأثیر میگذارد.
- تعامل استراتژیک
- تعاملی اجتماعی است که در آن مشارکتکنندگان آگاهاند که چگونه کنشهایشان چگونه بر دیگران تأثیر میگذارد (و چگونه کنشهای دیگران بر آنها تأثیر میگذارد).
- تعدیلِ سبز
- اصلاحاتِ محاسباتیای که در سنجههای متعارفِ مربوط به درآمدِ ملی انجام شد با این هدف که ارزشِ سرمایههای طبیعی نیز در نظر گرفته شود.
- تعدیلکنندهی جی.دی.پی
- سنجهای است برای اندازهگیری سطح قیمتها برای خروجیهای تولیدشده در داخل. این سنجه عبارت است از نسبتِ جی.دی.پی اسمی (یا براساسِ قیمت فعلی) به جی.دی.پیِ واقعی (یا براساس قیمت ثابت).
- تعرفه
- مالیاتی که بر یک کالای وارداتی به کشور بسته میشود.
- تعهدِ بدهی درقالب وثیقه (CDO)
- یک ابزارِ مالیِ ساختیافته (و اشتقاقی) است که از یک اوراق یا اسکناس برخوردار از پشتوانهی عواید ناشی از درآمدِ ثابت تشکیل شده است. سقوط ارزشِ ابزارهایی از این نوع، که پشتوانهشان وامهای رهنیِ بیپشتوانه بود، یکی از عواملِ اصلیِ بحرانِ مالیِ سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸بود.
- تفاهمِ دورانِ پسازجنگ
- توافقی غیررسمی (با شکلهای مختلف در کشورهای مختلف) میانِ کارفرمایان، دولتها، و اتحادیههای تجاری که شرایط لازم برای رشدِ اقتصادی در اقتصادهای پیشرفته را از پایانِ دههی 1940 تا اوایل دههی 1970 فراهم کرد. اتحادیههای تجاری نهادهای محوریِ اقتصادِ سرمایهداری را پذیرفتند، در برابر تغییراتِ فناوری از خود مقاومت نشان ندادند اما بجای آن نرخِ بیکاری پائین داشتند و میزانِ افزایشِ درآمدِ واقعیشان به اندازهی افزایشِ بهرهوری بود.
- تقاضای مستقل
- بخشهایی از تقاضای کل که مستقل از درآمدِ جاری هستند.
- تقسیم کار
- تخصصیشدنِ تولیدکنندهها برای انجام وظایفِ مختلف در فرآیند تولید. همچنین تحت عنوان تخصصیشدن هم شناخته میشود.
- تمایل به قبول
- قیمتِ ذخیره یک فروشنده فرضی، که تنها حاضر است با قیمتی به همین مقدار یک واحد کالا را بفروشد. همچنین نگاه کنید به: تمایل به پرداخت.
- تمایل به مصرفِ نهایی (MPC)
- تغییر در مصرف وقتی که درآمد قابلاستفاده به اندازهی یک واحد تغییر میکند.
- تمایل به پرداخت
- شاخصی از اینکه یک فرد چه مقدار برای یک کالا ارزش قائل است، و سنجه آن حداکثر مبلغی است که او حاضر است برای دستیابی به یک واحد از آن کالا بپردازد. همچنین نگاه کنید به: تمایل به قبول.
- تمایلِ به وارداتِ نهایی
- تغییر در کلِ واردات در نتیجه تغییر در کلِ درآمد.
- تملک خصوصی بر کالاهای سرمایهای
- حق استفاده و مستثنی کردن دیگران از استفاده از چیزی، و حق فروش چیزی که تحت تملک است.
- تنگناهای اجتماعی
- وضعیتی که در آن رفتارهایی که افراد مستقلاً و به دنبالِ اهدافِ شخصی خود اتخاذ کردهاند، به نتیجهای منجر میشود که نازلتر از نتیجهای است که میتوانست در صورتی که افراد بجای اینکه بعنوان فرد رفتار کنند، با یکدیگر عمل میکردند بدست آید.
- تنگنای زندانی
- بازیای که در آن پاداشهای موجود در توازن استراتژی مسلط، برای هر بازیگر، و همچنین در کل، نسبت به وضعیتی که هیچ بازیگری استراتژی مسلط را بازی نکند، پائینتر است.
- تنگنایِ سهراههی اقتصادِ جهانی
- اینکه احتمالاً ناممکن است که هر کشوری، در اقتصادِ جهانیشده امروزی، بتواند بطور همزمان هم انسجامِ بازارِ عمیق خود را (در داخل مرزهایش) حفظ کند، هم حاکمیتِ ملی و هم حکمرانیِ دموکراتیک را. این اصطلاح نخستین بار توسط اقتصاددانی بنام دنی رودریک پیشنهاد شد.
- توازن
- نوعی نتیجه الگویی است که برای همیشه خود را امتداد میدهد. در این مورد، مولفه مطلوبی وجود دارد که تغییر نمیکند مگر اینکه یک نیروی بیرونیای وارد شود که توصیف الگو از وضعیت را تغییر دهد.
- توازن استراتژی مسلط
- نوعی نتیجه بازی که در آن هر بازیگر استراتژی مسلط خود را بازی میکند.
- توازن بازار
- وضعیت بازار که در آن هیچ گرایش به مقادیر خریداری شده و فروخته شده یا قیمت بازار تغییر نکرده است، مگر اینکه تغییرات در هزینه ها، تنظیمات یا عوامل دیگری از رفتار بازیگران بازار وجود داشته باشد.
- توازن بازار نیروی کار
- ترکیبی از دستمزدِ واقعی و سطحِ بیکاریِ که تابعِ نقطه تقاطعِ منحنی تعیین-دستمزد و منحنی تعیین-قیمت است. این توازن نش بازار نیروی کار است چراکه وضعیتی است که در آن دیگر نه کارفرما و نه کارگران نمیتوانند با تغییر رفتارشان عملکرد بهتری داشته باشند. همچنین نگاه کنید به توازن بیکاری، ثابت کننده نرخ بیکار
- توازن بازار نیروی کار بیکاری
- تعداد افرادی که جویای کار و درعین حال بیکار هستند، و تابعی از نقطه تقاطعِ منحنی تعیین-دستمزد با منحنی تعیین-قیمت است. این توازنِ نشِ بازارِ نیروی کار در شرایطی که نه کارفرمایان و نه کارگران امکانِ بهبود عملکردِ خود را از طریقِ تغییر رفتارِ خود ندارند. همچنین نگاه کنید به بیکاری ناخواسته، بیکاری دورهای، منحنی تعیین-دستمزد، منحنی تعیین-قیمت، ثابت کننده نرخ بیکاری
- توازن دراز-مدت
- توازنی است که هنگامی بدست میآید که متغیرهایی که در کوتاه مدت ثابت فرض میشدند (مثلاً تعداد شرکتها در بازار)، همزمان با پاسخ دادنِ مردم به وضعیت، امکان تعدیل شدن پیدا میکنند.
- توازن ناپایدار
- توازنی است که درصورت برهم خوردنِ توازن توسط شوک، در ادامه باز هم تمایل به دورشدن هرچه بیشتر از توازن وجود دارد.
- توازن نش
- مجموعه ای از استراتژیها، یعنی یک استراتژی به ازای هر بازیگر، بطوریکه استراتژی هر بازیگر بهترین پاسخ به استراتژیهای منتخب همه افراد دیگر باشد.
- توازنِ بازار کالا
- نقطهای که در آن خروجی برابر است با کلِ تقاضا برای کالاهای تولیدشده در اقتصادِ داخلی. اقتصاد همچنان به تولید در این سطحِ خروجی ادامه خواهد داد مگر اینکه عاملی باعث تغییر رفتارِ هزینهکردی شود. همچنین نگاه کنید به: تقاضای کل.
- توازنِ تجاری
- ارزشِ واردات منهای ارزشِ صادرات. همچنین تحت عنوان صادراتِ خالص هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: کسری تجاری، مازاد تجاری.
- توازنِ رقابتی
- نتیجهی بازاری که در آن همه خریداران و فروشندگان قیمت-پذیر هستند و در قیمتِ بازارِ موجود، تعداد عرضهشده با تعداد موردتقاضا برابر است.
- توازنِ کاملاً رقابتی
- چنین توازنی در قالب الگویی رخ میدهد که در آن کلیه خریدران و فروشندگان قیمت-پذیر باشند. در چنین توازنی، کلیه تراکنشها در یک قیمت واحد اتفاق میافتند. که تحت عنوان قانونِ قیمت واحد شناخته میشود. این قیمتی است که در آن مقدار عرضه با مقدار تقاضا برابر است: یعنی بازار به تهاتر میرسد. هیچ خریدار یا فروشندهای نمیتواند بواسطه تغییر قیمت مورد تقاضا یا عرضه سود ببرد. هردو قیمت-پذیر محسوب میشوند. کلِ عوایدِ بالقوهی ناشی از مبادله تحقق پیدا کردهاند. همچنین نگاه کنید به: قانونِ قیمتِ واحد.
- توازن پایدار
- توازنی است که در آن پس از برهم خوردنِ توازن توسط یک شوکِ کوچک، تمایل به احیای توازن وجود دارد.
- توازن کوتاه-مدت
- توازنی است که مادامی که برخی متغیرها (مثلاً تعداد شرکتها در بازار) ثابت باقی بماند، برقرار خواهد بود اما هنگامی که افراد زمان پاسخگویی به وضعیت را دارند، تغییرِ این متغیرها انتظار میرود.
- تورم
- افزایشِ در سطحِ قیمتِ کلی در اقتصاد. عموماً در طول هر سال محاسبه میشود. همچنین نگاه کنید به: عدمتورم، ضدتورم.
- تورمِ دستمزدی
- افزایشِ دستمزدِ اسمی. عموماً در طول یک سال اندازهگیری میشود. همچنین نگاه کنید به: دستمزدِ اسمی.
- تورمِ-ریاضتی
- تورمِ بالا و پایدار همراه با بیکاری در اقتصادِ کشور.
- تورمِ معطوف به هدف
- نوعی رژیمِ سیاستِ پولی است که بواسطهی آن بانکِ مرکزی، نرخِ بهره را دستکاری میکند تا بر تقاضای کل طوری تأثیر بگذارد که اقتصاد به یک تورمِ هدف، که عموماً توسط دولت تعیین شده است، نزدیک شود.
- تورمِ موردانتظار
- این باور که تعیینکنندگانِ دستمزد و قیمت، سطحِ تورمِ معینی را برای دوره بعدی پیشبینی میکنند. همچنین نگاه کنید به: تورم.
- تولید ناخالص داخلی (جی.دی.پی)
- سنجهای از ارزشِ بازاریِ خروجیِ اقتصاد در یک بازه زمانی معین است.
- تولید نهایی کاهشی
- وضعیتی که در آن، هرچه نیروی کار بیشتری در فرآیند تولید بکار گرفته میشود، میانگین تولیدِ نیروی کار عموماً افت میکند
- تکنولوژی
- فرآیندی که مجموعهای از مواد و دروندادههای دیگر منجمله کارِ افراد و ماشین آلات را برای تولید برونداده دریافت میکند.
- تیلوریسم
- نوعی نوآوری در مدیریت که بدنبال کاهش هزینههای نیروی کار، مثلاً با سرشکنکردنِ مشاغلِ ماهر به مجموعه ای از وظایفِ غیرمهارتیِ جداگانه، است، با این هدف که دستمزدها کاهش پیدا کند.
- ثروت
- انباشتی از چیزها که در مالکیتِ فرد است یا ارزشِ آن انباشته. اموری از قبیلِ ارزشِ بازاریِ یک خانه، اتومبیل، زمین، ابنیه، ماشینآلات و دیگر کالاهای سرمایهای که ممکن است در مالکیتِ فرد باشد، و هرگونه داراییِ مالیای از قبیلِ سهام یا اوراق بهادار. دیون کسر میشوند – مثلاً رهنی که به بانک بدهکار است. دیونی که به فرد تعلق میگیرند به آن اضافه میشوند.
- ثروتِ هدف
- وقتی دو منحنی یک نقطه مشترک دارند ولی هم را قطع نمیکنند. تانژانتِ یک منحنی در یک نقطه معین، خط مستقیمی است که منحنی را در آن نقطه لمس میکند اما قطع نمیکند
- جایگزینهای استراتژیک
- برای دو فعالیتِ A و B: هر چه تعداد دفعاتی که A انجام میشود بیشتر باشد، مزایای حاصل از انجامِ B کمتر، و هرچه B بیشتر انجام شود، مزایای انجام A هم کمتر خواهد شد.
- جدایی مالکیت و کنترل
- ویژگیِ برخی از شرکتهاست که براساسِ آن مدیران گروه جداگانهای از مالکان محسوب میشوند.
- جمعیت در سن کار
- یک قاعدهی آماری است که در برخی کشورها همه افراد میان سنین ۱۵ تا ۶۴ سال را در برمیگیرد.
- جهانیسازی
- فرآیندی که از طریقِ آن اقتصادهای جهان، به شکلِ فزآیندهای به امواجِ آزادانهی کالاها، سرمایهگذاریها، تأمین مالی و به نسبتی کمتر نیروی کار، در فراسوی مرزهای ملیشان الحاق میشوند.
- جهانیسازیِ حاد
- نوعی مفرط (و فعلاً فرضی) از جهانیسازی است که در آن اصطلاحاً هیچ مرزی در مثابل امواجِ آزادِ کالاها، خدمات و سرمایه وجود ندارد. همچنین نگاه کنید به: جهانیسازی.
- جهانیسازی ۱ و ۲
- دو برههی مجزا از الحاقِ فزآینده در اقتصاد جهانی: اولین دوره از پیش از ۱۸۷۰ تا آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ ادامه داشت، و دومین دوره از پایان جنگ جهانی دوم تا قرن بیست و یکم امتداد داشته است. همچنین نگاه کنید به: جهانیسازی
- جیرهبندی
- کالاهایی که بواسطه فرآیندی غیر از قیمت (مثلاً با صف یا قرعهکشی) تخصیص داده میشوند.
- حاشیه سود
- تفاوت بین قیمت و هزینه نهایی.
- حاصلجمع صفر
- بازیای است که در آن حاصلجمعِ بدستآوردن و ازدستدادنِ پاداش برای افراد، در کلیه ترکیباتِ استراتژیهایی که میتوانند اتخاذ کنند، مجموعاً صفر است.
- حباب قیمت دارایی
- افزایشِ پایدار و چشمگیرِ در قیمت یک دارایی که ناشی از انتظارات در مورد افزایشهای قیمتیِ بعدی است.
- حداقل دستمزدِ مقرر قانونی
- ینترین سطحِ پرداختی که قانون، برای کلِ کارگران یا انواعِ خاصی از آنها، معین کرده است. هدفِ از تعیین حداقل دستمزد این است که استانداردهای زندگیِ افراد کمدرآمدِ تضمین شود. بسیاری از کشورها، منجمله امریکا و بریتانیا، از طریق قانونگذاری حداقل دستمزد را وضع میکنند. همچنین تحت عنوان حداقل دستمزد هم شناخته میشود.
- حد باقی زیستی
- تخصیصی است که میتواند بقای افرادِ دخیل را تقویت کند، بهلحاظِ زیستی مقرون به صرفه است.
- حدس و گمان
- خرید و فروشِ دارایی با هدف کسب سود ناشی از تغییرِ پیشبینیشده در قیمت آن.
- حسابهای مالی
- نظامی که برای اندازهگیریِ خروجی و هزینهکردِ کل در یک کشور بکار گرفته میشود.
- حسابِ جاری (CA)
- جمعِ کلیه پرداختهای انجام شده به یک کشور منهای کلیه پرداختهای انجام شده توسط آن کشور. همچنین نگاه کنید به: کسریِ حساب جاری، مازادِ حسابِ جاری.
- حق انحصاری صاحبان شرکت
- یک سرمایهگذاری شخصی در یک پروژه. این در ترازنامه شخص یا شرکت به عنوان ارزش خالص ثبت شدهاست. همچنین نگاه کنید به: ارزش خالص. یک معنای کاملا متفاوت این کلمه هم معناست با منصف بودن.
- حق مالکیت معنوی
- حقِ مالکیت بر استفاده و توزیع یک اثر اصل.
- حقوق مالکیت
- محافظتِ قانونی از مالکیت، منجمله حقِ کنارگذاشتنِ دیگران و سودبردن یا فروشِ چیزی که در تملک فرد است.
- حقوق مالکیتِ معنوی
- حق مالکیتِ انحصاری، علامتهای تجاری، و کپیرایتها. همچنین نگاه کنید به: حق مالکیتِ انحصاری، علامت تجاری، و کپیرایت.
- حلّال
- شرکت یا فردی که برای او ارزشِ خالص مثبت یا صفر است. برای مثال بانکی که برای آن، داراییهایش بیش از دیون آن (یعنی بدهیهای آن) است. همچنین نگاه کنید به: غیرحلال
- حوالهها
- پولی که کارگران مهاجر بینالمللی به خانوادههایشان یا هر خانوادهی دیگری در کشور مبدأ ارسال میکنند. در کشورهایی که کارگرانِ مهاجرِ زیادی را عرضه یا دریافت میکنند، این یکی از جریانهای سرمایهای بینالمللی مهم به شمار میآید.
- خارج از اعتبار
- توصیفی است از افردی که نمیتوانند تحت هیچ شرایطی وام بگیرند. همچنین نگاه کنید به محدویت اعتباری.
- خالصِ جریانهای سرمایهای
- استقراضها و وامدهیهای ثبتشده در حساب جاری. همچنین نگاه کنید به: حساب جاری، کسریِ حسابِ جاری، مازادِ حساب جاری.
- خط برابری سود
- Aمنحنیای که نقاط روی آن همگی نشاندهنده یک سود یکسان هستند.
- خط برابری هزینه
- خطی است نمایانگر کلیه ترکیباتی که کلِ هزینه آنها مبلغ معینی است.
- خطمشیِ رقابتی
- خطمشیِ دولتی و قوانینِ معطوف به محدودسازی قدرتِ انحصار و ممانعتِ از شکلگیری کارتلها. همچنین تحتِ عنوانِ خطمشیهایِ آنتیتراست هم شناخته میشوند.
- خلوتکردن
- این واژه دو کابرد کاملاً مجزا دارد. یک معنا، تأثیرِ منفی مشاهدهشده در هنگامی است که مشوقهای اقتصادی جای انگیزههای اخلاقی و دیگر انگیزههای دیگرخواهانهی افراد را میگیرند. در مطالعاتِ رفتار فردی، مشوقها میتوانند اثرِ خلوتکننده یا غربالکنندهای بر ترجیحات اجتماعی داشته باشند. کاربرد دوم این واژه اشارهای به تأثیرِ افزایشِ هزینهکردِ دولتیِ در کاهش هزینهکردِ خصوصی است، چنانکه مثلاً در اقتصادی که با بالاترین ظرفیتِ کارائی فعالیت میکند، یا هنگامی که افزایش نرخ بهره زمینهساز توسعه پولی میشود، مشاهده میکنیم.
- خود-بیمهگری
- پساندازی که خانواده انجام میدهد تا بتواند مصرف خود را در زمانی که درآمدش موقتاً افت کرده است یا زمانی که به هزینهکردِ فوقالعادهای احتیاج دارد، همچنان حفظ کند.
- دارایی
- هرچیز باارزشی که فرد میتواند در مالکیت داشته باشد. همچنین نگاه کنید به ترازنامه، تعهدات
- دارایی مختصِ-بنگاه اقتصادی
- چیزی که یک شخص در تملک دارد یا میتواند انجام دهد و در بنگاه اقتصادیِ فعلیِ فردِ ارزشِ بیشتری دارد تا در بهترین گزینهی بعدیِ او.
- دانشِ ضمنی
- دانشی متشکل از قضاوتها، نگرشهای اجرائی، و سایر مهارتهایِ افرادِ دخیل در فرآیند نوآوری است. نوعی از دانش است که مشخصاً قابلِ نوشتن و مکتوب کردن نیست. همچنین نگاه کنید به: دانش کدگذاریشده.
- دانشِ کدگذاریشده
- دانشی که میتواند درقالبی مکتوب شود که برای دیگران قابل فهم و قابل بازتولید باشد، مثلِ اطلاعات شیمیائیِ برای یک دارو. همچنین نگاه کنید به: دانشِ ضمنی.
- درآمد
- میزان عوایدِ کاری، مزایا، سود، بهره و دیگر پرداختیهایی (منجمله پرداختهای نقدی از سوی دولت) که دریافت میشوند، خالصی مالیات پرداختی، که در طول یک دوره زمانی مثلاً یک سال اندازهگیری میشود. همچنین به آن درآمد قابل استفاده هم میگویند تا آن را از درآمد قبل از کسر مالیات، که کلِ آن برای خرج کردن موجود نیست، متمایز کنند. همچنین تحت عنوان درآمد قابل استفاده شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: درآمد پیش از کسر مالیات.
- درآمد خالص
- درآمد ناخالص منهای کاهش بها. همچنین نگاه کنید به: درآمد، کاهش بها و درآمدِ ناخالص.
- درآمد قابل استفاده
- درآمدی که پس از پرداخت مالیات ها و دریافت حوالجات نقدی از دولت، باقی موجود و قابل استفاده است.
- درآمدِ ناخالص
- خالصیِ درآمدِ مالیاتهای پرداختی. مشتمل بر افتِ بها. همچنین نگاه کنید به: درآمد، درآمد خالص.
- درون زا
- بر اساس کارکرد خود مدل به وجود آمده است تا خارج الگو (مدل) همچنین نکاه کنید به: برون زا
- دستمزد اسمی
- مبلغ که واقعاً در قالب پرداختِ حقوق در ازای کار، و برحسب یک ارزِ معلوم دریافت میشود. همچنین تحت عنوان دستمزدِ پولی شناخت میشود. همچنین نگاه کنید به: دستمزد واقعی.
- دستمزد ذخیره
- آنچه یک کارکن در یک استخدامِ جایگزین، یا از محل مزایای بیکاری یا سایر حمایتها، درصورتی که استخدام او در شغلِ فعلیاش خاتمه پیدا کند، دریافت خواهد کرد.
- دستمزدهای کارایی
- حقوقی که یک کارفرما بالاتر از دستمزدِ ذخیره کارگر پرداخت میکند تا کارگر تلاش بیشتری در کار خود نسبت به حالتِ غیرِ آن به خرج دهد. همچنین نگاه کنید به الگوی انظباطی نیروی کار، بهره استخدامی.
- دستمزد واقعی
- دستمزد اسمیای که به منظور احتسابِ تغییرات در قیمت میان دورههای زمانی متفاوت، تعدیل شده است. دستمزد واقعی تعداد کالایی را که کارگر میتواند بخرد میسنجد. همچنین نگاه کنید به: دستمزد اسمی.
- دستمزدِ پولی
- مبلغِ پولی که یک کارفرما به یک کارگر پرداخت میکند. همچنین به عنوان دستمزد اسمی شناخته میشود.
- دفتر سفارشات
- صورتِ سفارشاتِ محدودهای که توسط خریداران و فروشندگان اعلام شده اما هنوز به انجام نرسیده است.
- دموکراسی
- نظامی سیاسی که در حالت ایدهآل قدرت سیاسی برابری به همه شهروندان میدهد که در قالب حقوق فردی ای از قبیل آزادی بیان، اجتماعات و مطبوعات، انتخابات عادلانهای که در آن اصطلاحاً کلیه افراد بزرگسال شایستگی رای دادن دارند، و دولت در صورت باختن در انتخابات از قدرت کنار میرود، تعریف شدهاست.
- دوجانبه بودن
- ترجیح مهربانی و یاریگری در برابر افراد مهربان و یاریگر، و محروم کردن افراد فاقد مهربانی و یاریگری از مهربانی خود.
- دولت
- در یک سرزمین معین، تنها بدنهای است که اجازه دارد به مردم بگوید چه بکنند و چه نکنند، و همچنین میتواند بهلحاظِ قانونی به زور متوسل شود و آزادیِ یک فرد را برای رسیدن به آن هدف محدود کند. همچنین تحت عنوانِ دولت (state) هم شناخته میشود.
- دولت توسعهگرا
- دولتی که نقشِ اصلی و هدایتکننده را در تقویت فرآیند توسعه اقتصادی طریق سرمایهگذاری عمومی، یارانههای برخی صنایع خاص، آموزش و دیگر خطمشیهای عمومی بازی میکند.
- دولت رفاهی
- مجموعهای از سیاستها که با هدفِ ایجاد بهبودهایی در رفاهِ شهروندان از طریقِ کمک به هموارسازیِ درآمدی (مثلاً مزایای بیکاری و مستمریها) طراحی میشود.
- دیون
- هر چیز واجد ارزشی که فرد بدهکار است. همچنین نگاه کنید به ترازنامه، دارایی
- دیگرخواهی
- تمایل به متحمل شدن هزینه درقبالِ منتفع شدن فردی دیگر
- ذخایر (منابعِ طبیعی)
- مقدارِ منابعِ طبیعی که استخراج از آنها با توجه به فناوریهای موجود مقرون به صرفه است. همچنین نگاه کنید به: منابع (طبیعی).
- رأیدهندهی میانگین
- اگر بتوان رأیدهندگان را در راستای یک بعدِ زیاد-به-کم (مثلاً اینکه مالیاتِ کم یا زیاد، یا حفاظتِ محیطزیستیِ بیشتر یا کمتر را ترجیح میدهند) مرتب کنیم، رأیدهندهی میانگین آن رأیدهندهی است که دقیقاً ‘در وسط’ قرار میگیرد – یعنی (اگر تعداد کلِ رأیدهندگان یک عدد فرد باشد) طوری که تعداد افرادی که کمتر را ترجیح میدهند با افرادی که بیشتر راترجیح میدهند برابر باشد. همچنین نگاه کنید به: الگوی رأیدهندهی میانگین.
- رابطه کارفرما-کارگزار
- این رابطه وقتی وجود دارد که یکی از طرفین (کارفرما) تمایل دارد که طرفِ دیگر (یعنی کارگزار) به شیوهی خاصی عمل کند، یا از ویژگیهایی برخوردار باشد که به نفعِ کارفرما است و نمیتوان آنها را در یک قرارداد الزامآور یا قابلاجرا تضمین یا تنفیذ کرد. همچنین نگاه کنید به: قرارداد ناتمام. همچنین تحت عنوان مسأله کارفرما-کارگزار هم شناخته میشود.
- رانت توازن
- رانت در بازاری که در وضعیت توازن است. همچنین تحت عنوان رانتهای ثابت یا ماندگار هم شناخته میشود.
- رانت عدم توازن
- رانت اقتصادیای است که هنگامی پیدا میشود که بازار در توازن نباشد، مثلاً وقتی که در بازار برای یک کالا مازاد تقاضا یا مازاد عرضه وجود دارد. درمقابل، بهرههایی که در وضعیت توازن ایجاد میشوند بهرههای توازنی هستند.
- رانتهای انحصاری
- شکلی از سود اقتصادی که از رقابتِ محدود در فروشِ کالای یک شرکت ناشی میشود. همچنین نگاه کنید به: سودِ اقتصادی.
- رانتِ سیاسی
- دریافتی یا هر نوع مزایای دیگری که مازاد بر بهترین گزینهی بعدیِ (گزینهی ذخیره) فرد، که به علتِ موقعیتِ سیاسیِ فرد برای او ایجاد میشود. منظور از گزینهی ذخیره در این مورد، وضعیتی است که فرد، در صورت عدم برخورداری از موقعیتِ سیاسیاش، در آن قرار میگرفت. همچنین نگاه کنید به: رانتِ اقتصادی.
- رتبهبندی اعتباری
- فرآیندی که بواسطه آن کسانی که ثروت کمتری دارند درمقایسه با افراد ثروتمندتر با شرایط نامطلوبتری وام میگیرند.
- رشد نسبت به اقتصاد اولِ دنیا
- فرآیندی که بواسطه آن بسیاری (اما نه همهی) اقتصادهای جهان، شکافِ میانِ اقتصادِ اولِ دنیا و اقتصادِ خود را کمتر میکنند.
- رهن
- وامی است که خانوادهها یا مشاغل دریافت میکنند تا بدون پرداختِ کلِ ارزشِ یک دارایی در یک نوبت آن را خریداری کنند. در طول یک دوره چندین ساله، وامگیرنده وام را به علاوه بهره بازپرداخت میکند. تضمینِ بدهی، خودِ دارایی است، که به آن وثیقه گفته میشود. همچنین نگاه کنید به: وثیقه.
- روندِ افزایشیِ بازگشت به مقیاس
- این اتفاق زمانی رخ میدهد که دوبرابرکردنِ کل ورودیهای به یک فرآیند تولید، خروجی را به میزانی بیش از دو برابر افزایش دهد. شکلِ منحنی میانگینِ هزینهی بلندمدتِ یک شرکت هم به بازگشت به سرمایه در تولید بستگی دارد و هم به اثرِ مقیاس بر قیمتهایی که برای ورودیهای خود پرداخت میکند. همچنین تحت عنوان صرفهجویی ناشی از مقیاس هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: روندِ کاهشیِ بازگشت به مقیاس، روندِ ثابتِ بازگشت به مقیاس.
- روندِ ثابتِ بازگشت به مقیاس
- این حالت وقتی اتفاق میافتد که دوبرابرکردنِ همه ورودیها به فرایند تولید، خروجی را دوبرابر میکند. شکلِ منحنی میانگین هزینه درازمدتِ یک شرکت هم به بازگشت به مقیاس در تولید و هم به اثرِ مقیاس بر قیمتهایی که برای ورودیهای خود میپردازد بستگی دارد. همچنین نگاه کنید به: روندِ افزایشیِ بازگشت به مقیاس، و روندِ کاهشی بازگشتِ به مقیاس.
- روند کاهشی بازگشت نهایی به مصرف
- هرچه فرد مصرف بیشتری داشته باشد، ارزشِ یک واحد اضافی از آن مورد مصرفی برای آن فرد کمتر میشود. همچنین تحت عنوان کارائیِ نهایی کاهشی هم شناخته میشود.
- روند کاهشیِ میانگین تولید نیروی کار
- وضعیتی که در آن، هرچه نیروی کار بیشتری در فرآیند تولید بکار گرفته میشود، میانگین تولیدِ نیروی کار عموماً افت میکند.
- رکود
- اداره ملی تحقیقاتِ اقتصادی امریکا رکود را به عنوان دورهای که در آن خروجی در حال افت است تعریف میکند. و زمان پایان آن هم وقتی است که اقتصاد دوباره به رشد برگردد. یک تعریف دیگر این است که رکود به دورهای اطلاق میشود که سطحِ خروجی زیر سطحِ نرمال است، حتی اگر اقتصاد در حال رشد باشد، و زمانی پایان مییابد که خروجی آنقدر رشد کند که دوباره به سطح نرمال برگردد. تعریف اخیر این مشکل را دارد که تعیینِ سطحِ ‘نرمال’ یک مسألهی ذهنی است.
- رکود بزرگ
- دورانِ سقوطِ شدید در خروجی و بیکاری در بسیاری از کشورها در دههی ۱۹۳۰.
- ریاضت
- خطمشیای که براساسِ آن، دولت تلاش میکند در یک وضعیتِ رکود، موقعیتِ بودجهای خود را از طریقِ بالابردنِ پسانداز بهبود ببخشد. همچنین نگاه کنید به: پارادوکسِ ثریفت.
- ریسک دلبخواهی
- نوعی از ریسک است که در هر زمان تنها بر شمار محدودی از داراییها تأثیر میگذارد. دلالان عموماً چنین ریسکهایی را با حفظ فهرست متنوعی از داراییهای متأثر از ریسکهای مختلف، تقریباً از پیش روی خود حذف میکنند. همچنین نگاه کنید به: ریسک سیستماتیک.
- ریسک سیالیت
- ریسکِ ناشی از اینکه یک دارایی نتواند به سرعتی که برای جلوگیری از ضررِ مالی لازم است، با پول نقد مبادله شود.
- ریسک سیستماتیک
- ریسکی است که بر همه داراییها در بازار تأثیر میگذارد، بطوریکه سرمایهگذاران نمیتوانند با حفظ ترکیبی از داراییهای مختلف، درمعرضِ ریسکبودنِ خود را کاهش دهند. همچنین تحت عنوان ریسک غیرقابلتقسیم هم شناخته میشود.
- ریسکِ سیستماتیک
- ریسکی که اساسِ نظامِ پولی را تهدید میکند.
- ریسکِ مصادره
- این احتمال که یک دارایی توسطِ دولت یا کنشگرِ دیگری، از مالکِ آن گرفته خواهد شد.
- ریسک پیشفرض
- ریسکِ ناشی از احتمال بازپرداختنشدنِ اعتباری که بصورت وام داده شده است.
- زیانِ ثابت
- کاهشِ مازادِ کل متناسب با یک تخصیصِ برخوردار از کارائیِ پارتوئی.
- سرمایه انسانی
- انباشتی از دانش، مهارتها، خصلتهای رفتاری و مشخصههای فردیای که بهرهوری نیرویِ کار یا عواید ناشی از کارِ فرد را افزایش میدهند. سرمایهگذاری در این حوزه از طریق آموزش، یادگیری و اجتماعیشدن میتواند انباشت را بالا ببرد و چنین سرمایهگذاریای یکی از سرچشمههای رشد اقتصادی است. بخشی از استعدادهای فرد. همچنین نگاه کنید به: برخورداری.
- سرمایه-بر
- وقتی که از کالاهای سرمایهای (مثلاً ماشینآلات و تجهیزات) درمقایسه با نیروی کار و دیگر خروجیها استفادهی بیشتری انجام میشود. همچنین نگاه کنید به: نیرویکار-بر.
- سرمایهداری
- نظامی اقتصادی که در آن مالکیت خصوصی، بازارها و شرکتها نقش مهمی بازی میکنند.
- سرمایهگذاری (I)
- هزینهکرد برای کالاهای سرمایهای بهتازگی تولیدشده (ازقبیلِ ماشینآلات و تجهیزات) و ساختمانها منجمله خانهسازیهای جدید.
- سرمایهگذاری خارجیِ مستقیم (FDI)
- مالکیت و کنترلِ اساسی بر داراییها در یک کشورِ خارجی. همچنین نگاه کنید به: سرمایهگذاریِ خارجی درقالب اوراق بهادار
- سرمایهگذاریِ خارجی درقالب اوراق بهادار
- تحصیلِ اوراق بهادار یا سهام در یک کشور خارجی بطوریکه هولدینگهای داراییهای خارجی آنقدر بزرگ نباشند که به مالک اجازه کنترلِ اساسیِ مایملکِ خود را بدهند. در مقابل، سرمایهگذاری خارجیِ مستقیم (FDI) مالکیت و کنترلِ اساسی بر داراییهای تحت مالکیت را بدنبال دارد. همچنین نگاه کنید به: سرمایهگذاری خارجی مستقیم.
- سطح معیشتی
- سطحی از استاندارد زندگی (که توسط مصرف و درآمد تعیین میشود) است که در آن سطح، جمعیت نه رشد خواهد کرد و نه افت.
- سفارش محدوده
- ترکیب اعلامشده قیمت و تعداد برای یک دارایی، چه برای قصد خرید و چه به قصد فروش.
- سقف اجاره
- حداکثر قیمت قانونیای که یک صاحبخانه مجاز است برای اجاره تعیین کند.
- سقوط بازار
- هنگامی که بازارها منابع را به شیوهای فاقد کارائی پارتوئی توزیع میکنند.
- سهام
- بخشی از داراییهای شرکت که قابلِ معامله است و به دارندهی آن حقِ دریافتِ بخشی از سود شرکت و منتفعشدن از افزایشِ ارزشِ داراییهای شرکت را میدهد. همچنین نگاه کنید به اموالِ مشترک.
- سهمیه
- حدی که بواسطهی دولت بر حجمِ واردات مجاز به اقتصاد در طول یک دوره زمانی خاص گذاشته میشود.
- سود اقتصادی
- عوایدِ یک شرکت منهای کلِ هزینههای آن (منجمله هزینهی فرصتِ سرمایه).
- سودِ اقتصادیِ صفر
- نرخِ سودی که با هزینهی فرصتِ سرمایه برابر است. همچنین نگاه کنید به: سود نرمال، هزینهی فرصت سرمایه.
- سودِ نرمال
- معادلِ سودِ اقتصادیِ صفر است و به این معنا است که نرخِ سود با هزینه فرصتِ سرمایه برابر است. همچنین نگاه کنید به: سودِ اقتصادی، و هزینه فرصتِ سرمایه.
- سیاست بازتوزیعی
- کمکهای مالیاتی، پولی و غیرنقدیِ از طرف دولت با هدفِ رسیدن به توزیعی از درآمد نهایی که با توزیعِ درآمد بازاری متفاوت باشد. همچنین نگاه کنید به: سیاست پیشاتوزیعی.
- سیاست مالی
- تواناییِ یک دولت در وضع و جمعآوری مالیات از یک جمعیت با حداقلِ هزینهی اداری و سایر هزینهها.
- سیاست مالی
- تغییر در مالیات و هزینهکردهای دولتی به منظور تثبیتِ اقتصاد. همچنین نگاه کنید به: محرکِ مالی، تصاعدِ مالی، تقاضای کل.
- سیاست مالی
- تواناییِ یک دولت در وضع و جمعآوری مالیات از یک جمعیت با حداقلِ هزینهی اداری و سایر هزینهها.
- سیاست مالی
- تغییر در مالیات و هزینهکردهای دولتی به منظور تثبیتِ اقتصاد. همچنین نگاه کنید به: محرکِ مالی، تصاعدِ مالی، تقاضای کل.
- سیاستهای بهسازی
- خطمشیای که به منظور کاهشِ آسیبهای محیطزیستی طراحی شده است. همچنین نگاه کنید به: بهسازی.
- سیاستهای مربوط به نیمه عرضه
- مجموعهای از سیاستهای اقتصادی که با هدفِ بهبود کردوکارِ اقتصاد ازطریقِ افزایشِ بهرهوری و رقابت بینالمللی، و همچنین از طریقِ کاهشِ سود پس از کسر مالیات و هزینههای تولید اجرا میشوند. این سیاستها از جمله عبارتند از حذف مالیات بر سود، سختکردنِ شرایط برای دریافت مزایای بیکاری، تغییر قوانین به منظور سادهترکردنِ اخراجِ کارگران، و اصلاح سیاستهای رقابتی درجهتِ کاهشِ قدرتِ انحصاری. همچنین تحت عنوان اصلاحات نیمهی عرضه هم شناخته میشوند.
- سیاستِ احتیاطی
- سیاستی که ارزشِ بسیار زیادی برای کاهشِ احتمالِ وقوعِ نتایجِ فاجعهبار قائل است، حتی اگر اینکار درمقایسه با سایر اهدافِ محققشده پرهزینه باشد. چنین رویکردی عمدتاً در شرایطی اتخاذ میشود که تاحدزیادی معلوم نیست نتایجِ فاجعهبار تحت چه شرایطی ممکن است رخ بدهند.
- سیاستِ حمایتی
- اقداماتی که توسط دولت درجهتِ محدودکردنِ معاملات و بطورخاص کاستن از میزانِ واردات در اقتصاد اتخاذ میشود. هدف از این اقدامات حمایت از صنایع محلی در برابر رقابتِ خارجی است. این اقدامات اشکال مختلفی میتوانند به خود بگیرند، مثلاً مالیات بر کالاهای وارداتی یا سهمیههای واردات.
- سیاستِ ضد-تراست
- خطمشیها و قوانینِ دولتی به منظور محدودسازی قدرتِ انحصارساز و ممانعت از شکلگیری کارتلها. همچنین تحت عنوان خطمشیِ رقابتی شناخته میشود.
- سیاستِ محیطزیستیِ قیمت-محور
- سیاستی که از مالیات یا یارانه استفاده میکند تا بر قیمتها اثر بگذارد، با این هدف که تأثیراتِ بیرونیِ انتخابهای فرد بر محیطزیست را درونی کند.
- سیاستِ محیطزیستی کمیت-محور
- سیاستهایی که با استفاده از ممنوعیتها، سیاستهای عمومی کشاورزی، و قانونگذاری، اهدافِ زیستمحیطی را به اجرا میگذارند.
- (سیاستِ) پسرو
- زینهکرد یا کمکهایی که، برحسب درصد، درآمد خانوارهای ثروتمند را به میزانی بیش از خانوارهای فقیر افرایش دهد. همچنین نگاه کنید به: (سیاست) پیشرو.
- سیاستِ پیشاتوزیعی
- آن دسته از کنشهای دولتی که برخورداریهای افراد و ارزشِ این برخورداریها را تحت تأثیر قرار میدهد، از جمله توزیعِ درآمدِ بازار و توزیعِ ثروتهای در تملکِ خصوصی. همچنین نگاه کنید به: سیاستِ بازتوزیعی
- (سیاستِ) پیشرو
- هزینهکرد یا کمکنقدیای که درآمدهای خانوارهای فقیرتر را، برحسبِ درصد، به اندازهای بیشتر از خانوادههای ثروتمند افزایش میدهد. همچنین نگاه کنید به: (سیاستِ) پسرو.
- سیاست پولی
- آن دسته از اقداماتِ بانک مرکزی (یا دولت) که با هدف تأثیرگذاری بر فعالیتِ اقتصادی ازطریقِ تغییرِ نرخِ بهره یا قیمتِ داراییهای مالی انجام میشود. همچنین نگاهکنید به تسهیلگری کمی.
- سیال
- کمیتی که ازای واحد زمان اندازهگیری میشود، مثلاً درآمد سالانه یا دستمزد ساعتی.
- سیالیت
- سهولتِ خرید و فروشِ یک داراییِ مالی به یک قیمتِ قابل پیش بینی.
- سیستمِ برتون وودز
- یک نظامِ مالیه بینالمللی از نرخهای مبادله ثابت اما انطباقپذیر است که در پایانِ جنگِ دومِ جهانی ایجاد شد. جایگزینِ نظامِ طلا شد که در طول دورانِ رکود بزرگ کنار گذاشته شد.
- سیلان
- کمیتی که در واحد زمان، مانند درآمد سرانه یا دستمزد ساعتی، اندازهگیری میشود.
- شاخص
- سنجهای است برای اندازهگیریِ میزاِ چیزی در یک دوره از زمان، درمقایسه با میزان همان چیز در یک دوره دیگر زمانی، که به آن دورهی مبدأ یا دورهی پایه میگویند. معمول است که ارزشِ آن را نسبت به دوره مبدأ ۱۰۰ در نظر میگیرند.
- شاخصِ قیمتِ مصرفکننده (CPI)
- نجهای برای اندازهگیری سطحِ کلی قیمتهایی که مصرفکننده باید در ازای کالاها و خدمات، با احتساب مالیات بر مصرف، پرداخت کند.
- شر عمومی
- معادلِ منفیِ خیرِ عمومی است. غیررقابتی است به این معنا که مصرف یک فردِ معین از شرِ عمومی، مانع از مصرفِ دیگران از آن نمیشود.
- شرکت تعاونی
- شرکتی که اکثراً یا تماماً در مالکیتِ کارگرانِ شرکت است، کارگرانی که میتوانند مدیران را استخدام و اخراج کنند.
- شمول مالیاتی
- تأثیرِ یک مالیات بر رفاهِ خریداران، فروشندگان یا هردو.
- شوک
- تغییری برونزاد در برخی از دادههای اصلی مورداستفاده در یک الگو.
- شوکِ برونزا
- تغییری ملموس در شرایطِ بیرونی که بر الگو تأثیر میگذارد.
- شوکِ تقاضا
- تغییر ناگهانی در کلِ تقاضا، مثلاً افزایش یا کاهشِ مصرفِ مستقل، سرمایهگذاری و یا صادرات. همچنین نگاه کنید به: شوکِ عرضه
- شوکِ عرضه
- تغییر ناگهانی در نیمه عرضهی بازار، مثلاً افزایش یا سقوطِ قیمتهای نفت یا یک پیشرفتِ فناورانه. همچنین نگاه کنید به: منحنی تعیین-دستمزد، منحنی فیلیپس.
- شکافِ انتشار
- تأخرِ زمانی میانِ اولین ورود نوآوری و عمومیتیافتنِ استفادهی آن. همچنین نگاه کنید به: انتشار.
- شکافِ تعدیل
- فاصله یا وقفهای که میانِ یک تغییرِ بیرونی در شرایط بازارِ نیروی کار و حرکتِ اقتصاد به سمتِ نزدیکترشدن به تعادلِ جدید وجود دارد.
- شکافِ قیمتی
- تقاوت در قیمتِ یک کالا در کشورِ صادرکننده و کشور واردکننده. هزینههای حملونقل و مالیاتهای مبادلاتی را نیز شامل میشود. وقتی بازارهای جهانی در وضعیتِ توازنِ رقابتی قرار دارند، این تفاوت تنها ناشی از هزینههای مبادلاتی خواهد بود. همچنین نگاه کنید به: معامله به سود.
- شکافِ چانهزنی
- تفاوتِ میانِ دستمزدِ واقعیای که شرکتها تمایل دارند درجهتِ ایجاد مشوقِ کاری به کارگران پیشنهاد کنند، و دستمزدِ واقعیای که با توجه به شدتِ رقابت، مابهالتفاوتِ به حداکثررسانندهی سود را برای شرکتها به همراه دارد.
- شیبِ خط مماس
- وقتی دو منحنی یک نقطه مشترک دارند ولی هم را قطع نمیکنند. تانژانتِ یک منحنی در یک نقطه معین، خط مستقیمی است که منحنی را در آن نقطه لمس میکند اما قطع نمیکند.
- صادرات (X)
- کالاها و خدماتی که در یک کشور تولید، و به خانوارها، شرکتها و دولتهایی در یک کشورهای دیگر فروخته میشود.
- صرفهجوئی بیرونی
- تأثیرِ مثبت یک تصمیمِ تولیدی یا مصرفی یا هر تصمیم اقتصادی دیگری بر شخص یا اشخاص دیگر که بعنوان یک مزیت در قرارداد قید نشده است. همچنین تحت عنوان مزیتِ بیرونی، یا بیرونیتِ مثبت هم شناخته میشود. نگاه کنید به: تأثیر بیرونی.
- صرفهجویی ناشی از تجمیع
- مزایاییای که شرکتها وقتی به لحاظ مکانی نزدیک به سایر شرکتها یا صنایعِ مرتبط با خود قرار داشته باشند از آن برخوردار میشوند. همچنین نگاه کنید به: صرفهجویی ناشی از مقیاس.
- صرفهجویی ناشی از دامنه
- صرفهجویی در هزینهای که وقتی دو یا چند کالا بجای اینکه در چند شرکت جداگانه تولید شوند توسط یک شرکت تولید میشوند، ایجاد میشود.
- صرفهجویی ناشی از مقیاس
- صرفهجوییهای ناشی از مقیاس زمانی رخ میدهند که دوبرابرکردن کل ورودیهای یک فرآیند تولیدی، باعث افزایش خروجی به میزانی بیش از دو برابر میشود. شکل منحنی میانگین هزینه درازمدتِ یک شرکت، هم تابعِ بازگشت به مقیاس در تولید است و هم تابع تاثیرِ مقیاس بر قیمتهایی که برای ورودیهای خود میپردازد.. همچنین تحت عنوان روندِ کاهشیِ بازگشت به مقیاس هم شناخته میشود. و همچنین نگاه کنید به: صرفهجویی ناشی از مقیاس.
- صرفهجوییِ شبکهای ناشی از مقیاس
- این حالت وقتی اتفاق میافتد که افزایشِ شمار کاربرانِ خروجیِ یک شرکت، به دلیلِ اینکه این کاربران با یکدیگر پیوند دارند، افزایش ارزشِ خروجی برای هریک از آنها را در پی دارد.
- صنعت
- فعالیتِ تجاریای که با تولیدِ کالا همراه است: کشاورزی، معدنداری، تولیدِ دستی، و ساخت و ساز. تولیدِ دستی مهمترین بخش تشکیلدهندهی آن است.
- صنعتِ نوپا
- یک بخشِ صنعتیِ که در آن کشور نسبتاً جدید محسوب میشود و هزینههای نسبتاً بالائی دارد، زیرا تازهتأسیسبودنِ آن به این معناست که اجبار به آزمون و خطا باعث میشود سود پائینی داشته باشد، حجمِ کوچکِ آن صرفهجوییِ ناشی از مقیاس را ناممکن میکند، و نیز اینکه فقدانِ شرکتهای مشابه به این معناست که از صرفهجویی ناشی از تجمیع هم محروم است. حمایتِ تعرفهای موقتی از این بخش یا هرگونه حمایتِ دیگری میتواند در درازمدت تولید در اقتصاد را افزایش دهد.
- ضابطه پارتو
- براساس ضابطه پارتو، ویژگی مطلوب یک تخصیص این است که کارائی پارتوئی داشته باشد. همچنین نگاه کنید به برتری پارتوئی.
- ضدِتورم
- کاهش در نرخِ تورم. همچنین نگاه کنید به: تورم، انقباضِ پولی.
- ضدچرخهای
- تمایل به حرکت در جهتِ مخالف برای مجموعکردنِ خروجی و استخدام در طول یک چرخهی شغلی.
- ضریب جینی
- سنجه نابرابری در هر کمیتی از قبیل درآمد یا ثروت، که مقدار آن از صفر (یعنی وضیعتی که در آن هیچ نابرابریای وجود ندارد) تا یک (وضعیتی که در آن تنها یک فرد کل درآمد یا ثروت را دریافت میکند) متغیر است.
- ضریب همبستگی
- سنجهای است برای اندازهگیری اینکه دو متغیر تا چه حد ارتباطِ نزدیکی با هم دارند و اینکه آیا تمایل دارند ارزشهای موافق یا مخالفِ هم پیدا کنند، از ارزشِ ۱ که نشانه یکسان شدنِ ارزشِ متغیرها است (یعنی با هم رابطه مثبت دارند) تا ۱- که نشانه مخالف شدنِ ارزش آنها است (رابطه منفی یا معکوس). ارزش ۱ یا ۱- نشانگر این است که دانستنِ ارزشِ یکی از متغیرها به شما اجازه خواهد داد تا ارزشِ متغیر دیگر را کاملاً پیشبینی کنید. ارزشِ صفر نشانگر این است که دانستن یکی از متغیرها هیچ اطلاعاتی درباره ارزشِ متغیر دیگر نمیدهد. همچنین نگاه کنید به: همبستگی، علیت.
- ضریبِ اکون
- درصد تغییری در نرخِ بیکاری بصورت درصدی، که پیشبینی میشود از ۱ درصد تغییر در نرخِ رشد جی.دی.پی نتیجه شود. همچنین نگاه کنید به: قانون اکون.
- ضعفِ اراده
- ناتوانی در متعهد و ملزمکردنِ خود به انجامِ کاری (مثلاً رژیمگرفتن یا کنارگذاشتنِ هر لذتِ آنی دیگری) که بعداً مایه حسرت خواهد شد. ضعف اراده با بیصبری متفاوت است، زیرا با اینکه بیصبری هم ممکن است باعث شود فرد لذتِ آنی و کنونی را ترجیح دهد، اما لزوماً حسرت را بدنبال نخواهد داشت.
- ظرفیتِ مالی
- تواناییِ یک دولت در وضع و جمعآوری مالیات از یک جمعیت با حداقلِ هزینهی اداری و سایر هزینهها.
- عایدی
- نرخ بازگشتی که خریداران، وقتی اوراق را به قیمت بازاریِ آن میخرند، روی پولشان دریافت میکنند. همچنین نگاه کنید به: ارزش کنونی
- عایدی حاصل از مبادله
- مزایایی که هر طرف، از یک تراکنش، درمقایسه با وضعیتی که هردوی آنها بدونِ مبادله بمانند، بدست میآورد. همچنین تحت عنوانِ عواید ناشی از مبادله شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: بهره اقتصادی.
- عدمصرفهجوئیِ بیرونی
- تأثیرِ منفیِ یک تصمیمِ تولیدی یا مصرفی یا هر تصمیم اقتصادی دیگری بر شخص یا اشخاص دیگر که بعنوان یک تعهد در قرارداد قید نشده است. همچنین تحت عنوانهزینه بیرونی، یا بیرونیت منفی هم شناخته میشود. نگاه کنید به: تأثیر بیرونی.
- عدمصرفهجویی ناشی از مقیاس
- این حالت وقتی اتفاق میافتد که دوبرابرکردنِ کلیه ورودیها به یک فرآیند تولید، خروجی را به میزانی بیش از دوبرابر افزایش دهد. شکلِ منحنی میانگینِ هزینهی یک شرکت در درازمدت هم به میزانِ بازگشت به مقیاس در تولید بستگی دارد و هم به اثرِ مقیاس بر قیمتهایی که برای ورودیهای خود میپردازد. همچنین تحت عنوانِ روندِ افزایشیِ بازگشت به مقیاس هم شناخته میشود. همچین به عنوان کاهش بازده به مقیاس شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: صرفهجویی ناشی از مقیاس.
- عرضه مازاد
- وضعیتی که در آن تعداد کالای عرضهشده بیشتر از تعدادِ موردتقاضا در قیمتِ فعلی است. همچنین نگاه کنید به: مازادِ تقاضا.
- عصرِ طلاییِ (سرمایهداری)
- دورانِ اوجِ رشدِ تولید، اشتغالِ بالا، و تورمِ پائین و پایدار که از پایان جنگ جهانیِ دوم تا اوایل دههی ۱۹۷۰ میلادی ادامه داشت.
- علامت تجاری
- لوگو، نام یا طرحِ ثبتشدهای که عموماً به معنای حقِ انحصاری یک شرکت در استفاده از آن برای متمایز کردن محصولاتِ خویش و ممنوعکردن استفادهی آن برای دیگران است.
- علم اقتصاد
- مطالعه اینکه افراد چگونه با یکدیگر و با محیط طبیعی پیرامون خود، برای تأمین معاش خود تعامل میکنند و اینکه نحوه این تعامل در طول زمان چگونه تغییر میکند.
- علیت
- نوعی راه بردن از علت به معلول که مقرر میکند تغییر در یک متغیر موجب تغییر در متغیر دیگری باشد. در حالی که همبستگی صرفاً نوعی ارزیابی است دال بر اینکه دو چیز همراه با یکدیگر تغییر کردهاند، علیت مستلزم سازوکاری است که این ارتباط را توضیح دهد و بنابراین یک مفهومِ محدودکنندهتر است. همچنین نگاه کنید به: آزمایش طبیعی، و همبستگی.
- علیتِ معکوس
- یک رابطهی علی دوطرفه که در آن A بر B تأثیر میگذارد و همچنین B بر A.
- عوامل تولید
- نیروی کار، ماشین آلات و تجهیزات (که عموماً تحت عنوان سرمایه از آنها یاد میشود)، زمین، و سایر ورودیها به یک فرآیند تولید.
- عواید
- دستمزدها، حقوق و سایر درآمدهای ناشی از کار.
- عواید نهایی
- افزایش در عواید ناشی از افزایش تعداد از Q به Q+۱.
- غیرحلال
- ماهیتی غیرحلال است که ارزشِ داراییهای آن کمتر از ارزشِ تعهدات آن باشد. همچنین نگاه کنید به حلال.
- غیرچرخهای
- هنگامی که هیچ تمایلی به حرکت، چه در جهت موافق یا مخالف، برای سرجمعکردنِ خروجی و استخدام، در طولِ چرخهی تجاری وجود ندارد.
- (فرآیند) بازخورد مثبت
- فرآیندی است که در آن برخی تغییرات اولیه فرآیندی را به راه میاندازد که تغییرات اولیه را تقویت میکند. همچنین نگاه کنید به: (فرآیند) بازخورد منفی.
- فرآیند عدمتوازن
- متغیری اقتصادی است که به دو دلیل میتواند تغییر کند: یا به این دلیل که چیزهایی که ارزشِ توازنِ آن متغیر را تعیین میکنند، تغییر کرده اند (فرآیند توازن) و یا اینکه سیستم در توازن نیست زیرا نیروهایی برای تغییر وجود دارند که درونیِ الگویِ موردبحث هستند (فرآیند عدم توازن). این فرآیند دوم هنگامی صادق است که اقتصاد به سمت یک توازنِ پایدار (که خودش متحرک نیست) حرکت میکند و یا به سمتِ یک نقطه اوج (یعنی یک توازن ناپایدار).
- (فرآیندِ) بازخورد منفی
- فرآیندی که بواسطهی آن، چند تغییرِ اولیه فرآیندی را به راه میاندازد که اثرِ تغییر اولیه را کاهش میدهد. همچنین نگاه کنید به: (فرآیندِ) بازخورد مثبت
- فرآیندِ تصاعد
- سازوکاری که بواسطهی آن تأثیرِ مستقیم و غیرمستقیمِ یک تغییر در هزینهکردِ مستقل، بر خروجیِ کل تأثیر میگذارد. همچنین نگاه کنید به: تصاعدِ مالی، الگوی تصاعدی.
- فرض ثابتبودن سایر شرایط
- اقتصاددانان غالباً مجبور میشوند با کنارگذاشتن مسائلی که تصور میشود اهمیت کمتری در مسأله موردنظر دارند، تحلیل را سادهسازی کنند. معنای تحتاللفظی این اصطلاح ‘برابری باقی چیزها’ است. اما در یک الگوی اقتصادی، معنای آن این است که تحلیل ‘باقی چیزها را ثابت فرض کردهاست’.
- فروشِ فوری
- فروشِ چیزی با قیمتی بسیار نازل به دلیلِ نیازِ فروشنده به پول.
- فناوری مسلط
- فناوریای که میزانِ یکسانی از محصول را با قیمتی کمتر نسبت به یک فناوری دیگر، صرفنظر از قیمتِ ورودیها، تولید میکند. فناوری مسلط قادر است همان میزان خروجیِ تولیدشده توسط فناوری رقیب را، با حداقل یک ورودی کمتر، و بی هیچ ورودی بیشتری تولید کند.
- فهرست اموال
- کالاهای در تملکِ شرکت، پیش از فروش یا استفاده، منجمله مواد خام، کالاهای نیمهتمام یا تمامشدهای که قرار است بفروش برسند.
- قانون اکون
- بیانی است از این قاعدهمندی تجربی که تغییر در نرخِ رشدِ جی.دی.پی، همبستگیِ منفی با نرخِ بیکاری دارد. همچنین نگاه کنید به: ضریبِ اکون.
- قانون قیمت واحد
- این قانون هنگامی برقرار است که یک کالا با یک قیمت واحد میان همه خریداران و فروشندگان معامله شود. اگر یک کالا در مکانهای مختلف با قیمتهای مختلفی معامله شود، دلالان میتوانند آن کالا را از یک مکان با قیمت ارزانتری بخرند و در مکان دیگری با قیمت گرانتر بفروشند. همچنین نگاه کنید به: معامله به سود.
- قدرت
- توانایی انجام (و بدست آوردن) چیزها و امورِ دلخواه خود، برخلافِ نیاتِ دیگران، که عموماً از طریق تحمیلِ تحریم یا تهدید به تحریم انجام میشود.
- قدرتِ انحصار
- قدرتی که یک شرکت در کنترلِ قیمتهای خود دارد. هرچه جایگزینهای مشابهِ کمتری برای محصول موجود باشد، قدرتِ قیمت-گذاریِ شرکت بیشتر خواهد بود. همچنین نگاه کنید به: انحصار.
- قدرتِ بازار
- یکی از خصلتهای شرکتی که میتواند محصولش را در محدودهای از قیمتهای مقرونبهصرفه بفروشد، بطوریکه قادر باشد (بجای قیمت-پذیربودن) بعنوان یک قیمت-گذار عمل کند و از آن سود ببرد.
- قدرت چانهزنی
- میزانی از نفعِ فرد که با تضمین سهم بزرگتری از بهره اقتصادی ممکن در یک تعامل بدست میآید.
- قرارداد
- یک سند یا تفاهمنامه حقوقی که مجموعهای از اقداماتی را که طرفینِ قراردارد ملزم به انجام آن هستند را مشخص میکند.
- قرارداد ناکامل
- هر قراردادی که به شیوهای قابل اجرا، کلیه وجوه مبادلهای که بر منافع طرفین مبادله (یا منافعِ دیگران) تأثیرگذار است را معین نکرده باشد، یک قرارداد ناکامل است.
- قراردادِ ناکامل
- قرارداد استخدامی مشتمل بر تبصره یا توافقی که بواسطهی آن کارگر نمیتواند کارش را با هدفِ کارکردن برای یک رقیب رها کند. اینکار میتواند گزینهی ذخیره کارگر را پائین بیاورد، زیرا دستمزدی را که کارفرما موظف به پرداخت آن است کاهش میدهد.
- قراردادِ کارِ دستمزدی
- نگاه کنید به: کار دستمزدی، قرارداد.
- قرارداد کار
- نظامی است که در آن تولیدکنندگان به ازای زمانی که برای کارفرمایان کار میکنند، حقوق دریافت میکنند.
- قضاوتهای جوهری در باب عدالت
- قضاوتهایی که براساس خصلتهای خودِ تخصیص و نه نحوه تعیین آن صورت میگیرند. همچنین نگاه کنید به: قضاوتهای رویهای درباب عدالت.
- قضاوتهای رویهای درباب عدالت
- ارزیابی یک نتیجه براساس نحوه پدید آمدن آن تخصیص و نه برمبنای ویژگیهای خودِ تخصیص (مثلاً میزان نابرابری آن). همچنین نگاه کنید به: قضاوتهای رویهای درباب عدالت.
- قوانینِ حمایت از اشتغال
- قوانینی که اخراج از کار را برای کارفرمایان پرهزینهتر (یا ناممکن) میکنند.
- قیمت ذخیره
- کمترین قیمتی کسی حاضر به فروش یک کالاست (نگه داشتن کالا برای فروشنده گزینه ذخیره است همچنین نکاه کنید به: گزینه ذخیره
- قیمت نسبی
- قیمت یک کالا یا خدمت نسبت به کالا یا خدمت دیگر (که عموماً بصورت یک نسبت اعشاری نشان داده میشود).
- قیمتهای ثابت
- قیمتهای اصلاح شده برحسب افزایش قیمتها (تورم) یا کاهش قیمتها (رکودِ قیمتی)، بطوریکه یک واحد ارز نمایانگر قدرت خرید واحدی در دورههای زمانی مختلف باشد. همچنین نگاه کنید به: برابری قدرت خرید.
- قیمتِ به-تعادل-رسانندهی-بازار
- قیمتی که در آن هیچ مازادِ عرضه یا تقاضایی وجود ندارد. همچنین نگاه کنید به: توازن.
- قیمتِ تعدیلشده برحسبِ تورم
- قیمتی که تغییر در سطحِ قیمتیِ کلی را در نظر گرفته باشد.
- قیمت-پذیر
- ویژگی تولیدکنندگان یا مصرفکنندگانی که نمیتوانند با پیشنهاد یا درخواستِ قیمتی به جز قیمتِ بازارِ موجود در وضعیتِ توازنِ یک بازارِ رقابتی را داشته باشند. یعنی هیچ قدرتی برای تأثیرگذاری بر قیمتِ بازار ندارند.
- قیمتگذاریِ مبتنی بر خوشایندی
- روشی است برای مدنظر قرار دادنِ ارزشِ اقتصادیِ یک ویژگیِ محیطی یا ادراکی که بر قیمتِ یک کالایِ بازاری تأثیر میگذارد. این روش به محقق اجازه میدهد که ویژگیهایی که به سختی قابل کمیسازی هستند را بتوان قیمت گذاری کرد. تخمینها عمدتاً بر ترجیحاتِ اظهارشدهی افراد یعنی قیمتی که حاضرند برای یک چیز درمقایسه با چیز دیگر پرداخت کنند، انجام میشود.
- لگاریتمِ طبیعی
- همچنین نگاه کنید به مقیاسِ لگاریتمی.
- مابهالتفاوتِ قیمت
- قیمت منهای هزینهی نهایی تقسیم بر قیمت. که با کشسانیِ تقاضا برای این کالا نسبت معکوس دارد.
- مارپیچِ دستمزد-قیمت
- این حالت زمانی اتفاق میافتد که یک افزایش اولیه در دستمزدها در اقتصاد، افزایش در سطح قیمت را بدنبال دارد، که آن هم به نوبهی خود دوباره دستمزدها را بالا میبرد و همینطور الی آخر. این فرآیند همچنین میتواند با یک افزایشِ اولیه در سطحِ قیمتی هم شروع شود.
- مازاد بودجه دولت
- وقتی که تراز بودجه دولت مثبت است. همچنین نگاه کنید به: تراز بودجه دولت، کسری بودجه دولت.
- مازاد تجاری
- ترازِ تجارتیِ مثبتِ یک کشور (در صورتی که صادراتِ بیشتری نسبت به وارداتش داشته باشد). همچنین نگاه کنید به: کسری تجاری، ترازِ تجاری.
- مازاد تقاضا
- وضعیتی که در آن تعداد کالای تقاضا شده بیشتر از تعداد کالای عرضه شده در قیمت فعلی است. همچنین نگاه کنید به: عرضه مازاد
- مازاد تولید کننده
- قیمتی که یک شرکت کالایی را میفروشد منهای حداقل قیمتی که آن شرکت حاضر به فروش آن کالاست. مجموعه کل واحدهای فروخته شده.
- مازاد مشترک
- مجموع بهرههای اقتصادی همه افراد دخیل در یک تعامل. همچنین تحت عنوان کل عواید حاصل از معامله یا مبادله هم شناخته میشود.
- مازاد مصرفکننده
- مازاد مصرفکننده: تمایلِ مصرفکننده به پرداخت برای یک کالا، منهای قیمتی که براساس آن مصرفکننده کالا را خریده است، به ازای کل واحدهای فروختهشده.
- مازادِ حساب جاری
- مازادِ ارزشِ ترکیبیِ صادرات و عوایدِ خالص ناشی از داراییهای خارجیِ یک کشور نسبت به ارزشِ وارداتِ آن. همچنین نگاه کنید به: حساب جاری، کسری حساب جاری.
- مازادِ کل
- کل دستآورد تجارت توسط همه طرف های معامله. این کل از مجموع مازاد مصرفکننده و تولیدکننده محاسبه شده است.
- مالکیت
- حق استفاده از چیزی و محروم کردنِ دیگران از استفاده آن، و حق فروش چیزی که تحت مالکیت است.
- مالکیت خصوصی
- این حق و این انتظار که فرد بتواند از داراییهای خود به شیوه دلخواه خود بهره ببرد، دست دیگران را از بهرهبرداری از آن کوتاه کند، و آن را به شکل هدیه یا فروش به دیگران واگذار کند، دیگرانی که درنتیجه مالکِ آن خواهند شد.
- مالیاتِ پیگووی
- مالیاتی که بر فعالیتهای داردی تأثیراتِ بیرونیِ منفی وضع میشود تا نتیجه بازاریِ ناکارا را تصحیح کند. همچنین نگاه کنید به: تأثیر بیرونی، سوبسید پیگووی
- مجموع تقاضا
- مجموعِ فقراتِ هزینهکرد در اقتصاد که برای بدست آوردنِ جی.دی.پی با هم جمع زده میشوند: Y = C + I + G + X – M. عبارت است از مجموع کلِ تقاضا برای (یا هزینهکرد برای) کالاها و خدماتِ تولیدشده در اقتصاد. همچنین نگاه کنید به: مصرف، سرمایهگذاری، هزینهکردهای دولتی، صادرات، واردات.
- مجموع خروجی
- مجموعِ کل خروجی در اقتصاد، در سرتاسرِ همه بخشها و مناطق.
- مجموعه مقرون به صرفه
- کلیه ترکیباتی از چیزهای مورنظر که یک تصمیم-گیر میتواند باتوجه به محدودیتهای اقتصادی، فیزیکی یا سایر محدودیتهایی که پیشِ رو دارد انتخاب کند. همچنین نگاه کنید به: مرز مقرون به صرفه بودن.
- محدودهی ارزِ رایج
- گروه از کشورهایی که ارزِ واحدی را استفاده میکنند. این بدان معناست که سیاست پولیِ واحدی برای کل گروه وجود دارد. همچنین تحت عنوان اتحاد ارزی هم شناخته میشود.
- محدودهی بقای زیستی
- نشاندهندهی کلیهی نقاطِ بهلحاظِ زیستی مقرونبهصرفه است. همچنین نگاه کنید به: مقرونبهصرفهی زیستی.
- محدودیت اعتباری
- توصیفی است از وضعیتِ افرادی که تنها با شرایط نامطلوب قادر به وام گرفتن هستند. همچنین نگاه کنید به خارج از اعتبار.
- محدودیت بودجه
- یک معادله که نشان دهنده ترکیب کالاها و خدماتی است که یک فرد میتواند بهدست آورد و منابع بودجه را را به اتمام برساند.
- محدودیتِ-ظرفیت
- وضعیتی که در آن یک شرکت سفارشاتی بیشتر از میزانی که قادر به تأمین آن است، دارد. همچنین نگاه کنید به: بهرهبرداری از پائین.
- محرک مالی
- استفادهی دولت از سیاستِ مالی (از طریقِ ترکیبِ کاهشِ مالیاتی و افزایشِ هزینهکردها) به نیتِ بالابردنِ تقاضای کل. همچنین نگاه کنید به: تصاعد مالی، سیاستِ مالی، تقاضای کل.
- محصول متمایز
- محصولی که تنها توسط یک شرکت تولید میشود و در مقایسه با محصولات مشابه سایر شرکتها از خصوصیاتِ یگانهای برخوردار است.
- محصول نهایی
- عبارت است از میزانِ خروجیِ مازادی که با افزایش یک واحدیِ یک ورودیِ معین درعین ثابت نگهداشتنِ سایر ورودیها، قابل تولید است.
- مخاطره اخلاقی
- این واژه در صنعت بیمه و برای بیان مسألهای که بیمهگران با آن روبرو میشوند پدیدار شد، یعنی اصطلاحاً این مسأله که فرد دارند بیمه منزل ممکن است برای اجتناب از آتشسوزی یا هرگونه آسیب دیگر به منزل کوتاهی کند و با این کار ریسک را درمقایسه با وضعیتِ نبودِ بیمه بالاتر ببرد. امروزه این اصطلاح به هر وضعیتی اطلاق میشود که در آن یکی از طرفینِ تعامل درباره کنشی تصمیم میگیرد که بر سود و رفاه دیگری تأثیر میگذارد اما طرفِ متأثر نمیتواند آن را بواسطه قرارداد کنترل کند، غالبا ًبه این دلیل که طرفِ متأثیر اطلاعات مناسب در مورد آن کنش را ندارد. به آن مسأله کنشهای پنهان هم گفته میشود. همچنین نگاه کنید به: (مسأله) کنشهای پنهان، قرارداد ناکامل، بزرگتر از آن که ورشکست شود.
- مدعیان باقیمانده
- شخص یا اشخاصِ دریافتکنندهی درآمدی است که از یک شرکت یا هر پروژهی دیگر پس از پرداخت کلیه هزینههای مندرج در قرارداد (مثلاً هزینه استخدام کارگران و پرداختِ مالیاتها) باقی میماند.
- مرز مقرونبهصرفهبودن
- منحنی که از نقاطی تشکیل شده است که اکثریت مقدار احتمالی یک کالا برای مقدار داده شده از یک کالای دیگر است.
- مرزِ رگرسیونِ خطی
- خط بهینهای که یک مجموعهی داده را قطع میکند.
- مزایای اجتماعیِ نهایی (MSB)
- مزایایی که (برحسبِ کارائی) از تولید یا مصرفِ یک واحدِ اضافی از یک کالا نتیجه میشود، البته با درنظرگرفتنِ مزایایی که هم برای فردی که تصمیم به تولید یا مصرفِ آن میگیرد، و هم برای هر فردِ دیگری که از این تصمیم متأثر میشود.
- مزایای بیکاری
- نوعی کمک نقدیِ دولتی که توسط فردِ بیکار دریافت میشود. همچنین تحت عنوان بیمه بیکاری هم شناخته میشود.
- مزیت بیرونی
- هر تأثیرِ بیرونی مثبت: یعنی تأثیرِ مثبت یک تصمیمِ تولیدی یا مصرفی یا هر تصمیم اقتصادی دیگری بر شخص یا اشخاص دیگر که بعنوان یک مزیت در قرارداد قید نشده است. همچنین تحت عنوان اقتصادِ بیرونی هم شناخته میشود. نگاه کنید به: تأثیر بیرونی.
- مزیت مطلق
- هنگامی میگوئیم یک شخص یا کشور در تولید یک کالا دارای مزیت مطلق است که ورودیهای مورداستفاده آن برای تولید آن کالا کمتر از برخی اشخاص یا کشورهای دیگر باشد. همچنین نگاه کنید به: مزیت نسبی.
- مزیت نسبی
- هنگامی میگوئیم یک شخص یا کشور در تولید یک کالا دارای مزیت نسبی است که هزینه تولید یک واحد اضافی از آن کالا نسبت به هزینه تولید کالایی دیگر پائینتر از هزینه تولید همان دو کالا برای شخص یا کشور دیگری باشد. همچنین نگاه کنید به: مزیت مطلق.
- مسأله انتخاب محدود
- این مسأله درباره این است که چگونه میتوانیم، با توجه به ترجیحات و محدودیتهایمان و وقتی که کالایی که برای آن ارزش قائل هستیم کمیاب است، بهترین اقدام را برای خود انجام دهیم. همچنین نکاه کنید به: مشکل بهینهسازی محدود
- مسأله بهینهسازی محدود
- این مسأله درباره این است که چگونه میتوانیم، با توجه به ترجیحات و محدودیتهایمان و وقتی که کالایی که برای آن ارزش قائل هستیم کمیاب است، بهترین اقدام را برای خود انجام دهیم.
- مسأله نیمهی عرضه
- نگاه کنید به: نیمهی عرضه
- (مسأله) ویژگیهای پنهان
- این اتفاق وقتی میافتد که برخی ویژگیهای شخصِ دخیل در مبادله (یا محصول یا خدمات ارائه شده) برای طرف دیگر مبادله شناختهشده نیست. یک نمونه این است که فردی که بیمه سلامت خریداری میکند وضعِ سلامتی خود را خوب میداند اما شرکت بیمه نمیداند. همچنین تحت عنوان انتخابِ معکوس هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به کنشهای پنهان.
- مسأله کنش پنهان
- این وضعیت هنگامی اتفاق میافتد که کنش یا برخی کنشهای اتخاذشده توسط یکی از طرفینِ مبادله، برای طرفِ دیگر شناخته یا قابل تأیید نیست. برای مثال، برای مثال، کارفرما نمیتواند بداند (یا تأیید کند) که کارگزاری که استخدام کرده درواقع چقدر سختکوشی دارد. همچنین تحت عنوان مخاطره اخلاقی شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: (مسألهی) ویژگیهای پنهان.
- مسابقهای که در آن برنده-همهچیز-را-برمیدارد
- شرکتهایی که پیش از همه به بازار وارد میشوند، حداقل برای یک دوره موقت، میتوانند کلِ بازار را تسخیر کنند.
- مسابقهی بیپایان
- رقابتِ خود-تخریبگرانه میانِ دولتهای ملی و منطقهای که به دستمزدهای پایینتر و ساماندهیِ رقیقتر به قصد جذبِ سرمایههای خارجی در اقتصادِ جهانیشده است.
- مشتق
- یک ابزارِ مالی در قالبِ یک قراردادِ قابل مبادله که ارزشِ آن مبتنی بر عملکردِ داراییهای متضمنِ آن ازقبیلِ سهام، اوراق یا املاک است. همچنین نگاه کنید به: تعهدِ بدهی درقالب وثیقه.
- مشوق
- پاداش یا تنبیه اقتصادیای که بر مزایا و هزینههای رفتارهای جایگزین تأثیر میگذارد.
- مصرف حریصانه
- خرید کالا و خدمات با هدفِ به نمایش گذاشتنِ منزلتِ اجتماعی خود برای عموم.
- مصرفِ مستقل
- مصرفی که مستقل از درآمد جاری است.
- مصرفی (C)
- هزینهکرد روی کالاهای مصرفی من جمله کالاها و خدماتِ کمعمر و کالاهای پرعمری که کالاهای ماندگار مصرفکننده نامیده میشوند.
- مطلوبیت
- نوعی شاخصِ عددی از ارزشی که فرد برای یک نتیجه قائل میشود، بطوریکه نتایجِ برخوردار از ارزشِ بالاتر بر نتایجِ برخوردار از ارزشِ کمتر، در شرایطی که هر دو مقرون به صرفه هستند، ترجیح داده میشود.
- معامله به سود
- عمل خریدنِ یک کالا با قیمت پائین در بازار به قصدِ فروشِ آن به قیمتی بالاتر در یک بازار دیگر. دلالانی که به این کار مشغولند از تفاوتِ قیمتی یک کالای واحد میان دو کشور یا منطقه سود میبرند. مادامی که هزینههای مبادله کمتر از شکافِ قیمتی است، آنها همچنان سود میکنند. همچنین نکاه کنید به: شکافِ قیمتی
- معاملهگری لحظهای
- نوعی استراتژی معامله سهام برمبنای این ایده که اطلاعات جدید فوراً در قیمتها اثر نمیگذارد، بطوری که قیمتها همبستگیِ مثبتی در طول بازههای کوتاه زمانی نشان میدهند.
- مغالطهی ترکیب
- این باور اشتیاه که آنچه در مورد اجزاء صادق است (مثلاً خانوار) باید در مورد کل (در این مورد کلِ اقتصاد) هم باید صادق باشد. همچنین نگاه کنید به: پارادوکس ثریفت.
- مفتسواری
- منتفعشدن از مشارکت دیگران در یک پروژه همیارانه بدون مشارکتِ خودِ فرد
- مقرونبهصرفگی اقتصادی
- سیاستهایی که در آنها نتایجِ مطلوب یک توازن نش محسوب میشوند، بطوری که وقتی به اجرا گذاشته میشوند، کنشگران اقتصادی اثراتِ مطلوبِ آن را خنثی نخواهند کرد.
- مقرونبهصرفگیِ اداری
- سیاستهایی که دولت اطلاعات و کارمندانِ کافی برای اجرایشان را در اختیار دارد.
- مقعر
- تابعی است از دو متغیری که برای آنها بخشِ خطیِ میان هر دو نقطه روی تابع، کاملاً زیری منحنیِ نشاندهنده تابع قرار میگیرد (وقتی بخش خطی بالای تابع قرار بگیرد، تابع محدب خواهد بود).
- مقیاسِ لگاریتمی
- شیوهای از سنجشِ یک کمیت براساسِ تابعِ لگاریتمی، , f(x) = log(x). تابعِ لگاریتمی یک نسبت را به یک تفاوت تبدیل میکند: log (a/b) = log a – log b. این شیوه برای کارکردن با نرخِ رشد بسیار کارا است. برای مثال، اگر درآمدِ ملی در یک کشور فقیر از ۵۰ به ۱۰۰ برسد یعنی دوبرابر و در یک کشور ثروتمند از ۱۰۰۰ به ۲۰۰۰ برسد، تفاوتِ مطلق در مورد نخست ۵۰ و در مورد دوم 1000 است، اما log(۱۰۰) – log(۵۰) =۰،۶۹۳، و log(۲۰۰۰) – log(۱۰۰۰) = ۰،۶۹۳ خواهد بود. نسبت در هر دو مورد ۲ و log(۲) = ۰،۶۹۳ خواهد بود.
- منابع اشتراکی
- کالاهای رقابتیای که هیچکس نمیتوان دیگران را از استفاده آنها منع کند. همچنین تحت عنوان منابعِ تحت مالکیتِ عمومی هم شناخته میشود.
- منابع (طبیعی)
- کل میزانی که از یک ماده تخمین زده میشود در پوستهی زمین وجود دارد. همچنین نگاه کنید به: ذخایر (منابعِ طبیعی).
- منحنی برابریِ منافعِ کل
- ترکیبی از احتمالِ نوآوری و کلِ منافعیِ که نوآوریِ شرکتی با همین میزان منافع برای جامعه به دنبال دارد.
- منحنی بهترین پاسخ و تابع بهترین پاسخ
- میزانِ بهینهی کاری که یک کارگر در ازای هر پیشنهاد دستمزدیای که کارفرما میدهد، در پیش خواهد گرفت.
- منحنی بِوِریج
- رابطهی معکوسِ میانِ نرخِ بیکاری و نرخِ دعوت به کار (که هرکدام بصورت کسری از نیروی کار نشان داده میشوند). این نامگذاری از نام یک اقتصاددان بریتانیائی اخذ شده است.
- منحنی بیتفاوتی
- منحنیای متشکل از نقاطی که نشانگرِ ترکیبهای از کالا هستند که سطحِ معینی از مطلوبیت برای فرد را برآورده میکنند.
- منحنی بیتفاوتی ذخیره
- منحنیای است که تخصیصها (یا ترکیباتی) را که به عنوان گزینه ذخیرهی فرد بسیار ارزشمند تلقی میشوند، نشان میدهد.
- منحنی بیتفاوتیِ محیط-مصرفکننده
- منحنیای است که روی آن کلیه نقاط یا ترکیباتی از کیفیتِ محیطی و مصرف که از نظرِ یک فرد یا سیاستگذار از ارزشِ یکسانی برخوردارند، قرار دارند. شیب منحنیِ بیتفاوتی، همان نرخِ عدمکارائیِ نهاییِ مصرفِ ازدست رفتهای است که بهعلتِ هزینههای بهبودبخشی و کارائیِ نهاییِ کیفیتِ محیطی (که یک کالای عمومی مشترک برای همه است) ایجاد شده.
- منحنی تعیین-دستمزد
- منحنیای که دستمزدِ واقعیای را به ما میدهد که در هر سطحِ از استخدام در کلِ اقتصاد، برای تشویقِ کارگران به سختکوشی و کارِ باکیفیت لازم است.
- منحنی تقاضا
- منحنی تقاضا به ما میگوید که مصرفکنندگان در هر قیمتِ ممکن، چه تعداد خرید خواهند داشت.
- منحنی عرضه
- منحنیای که تعداد واحدهای خروجیِ تولیدشده در هر قیمت معلوم را نشان میدهد. در مورد یک بازار، منحنی عرضه نشانگر کل تعدادی است که مجموع همه شرکتها در هر قیمتِ معلوم تولید خواهند کرد.
- منحنی فیلیپس
- رابطه معکوسِ میانِ نرخِ تورم و نرخِ بیکاری.
- منحنی قیمت-گذاری
- منحنیای که دستمزد واقعیِ پرداختشده در شرایطی که شرکت قیمتِ بهحداکثررساننده سود را انتخاب کرده باشد، به ما میدهد.
- منحنی لورنز
- نمایش تصویری نابرابری در کمیتی از قبیل ثروت یا درآمد. افراد برحسب اینکه چه مقدار از این کمیت را دارند به ترتیب نزولی مرتب میشوند و سپس سهمِ تجمعی از کل در برابر سهمِ تجمعی از جمعیت سنجیده میشود. مثلاً منحنی لورنز برای برابری درآمدی کامل یک خط مستقیم با شیب ۱ خواهد بود. معیار نابرابری عبارت است از اینکه منحنی تا چه حد از این خط برابری کامل پائینتر میافتد. همچنین نگاه کنید به ضریب جینی.
- منحنی هزینهی جهانیِ بهسازیِ گازهای گلخانهای
- این منحنی هزینهی بهسازیِ تصاعداتِ گازهای گلخانهای با استفاده از سیاستهای بهسازی، از هزینهبرترین تا کمهزینهترین آنها را نشان میدهد. همچنین نگاه کنید به سیاستِ بهسازی.
- منحنی کارائی پارتوئی
- مجموعه همه تخصیصهای برخوردار از کارائی پارتوئی. غالباً حتی در تعاملات اجتماعیای که در آن هیچ قراردادی وجود ندارد هم به آن منحنی قرارداد میگویند، و به همین دلیل است که ما از استعمالِ این اصطلاح اجتناب کردهایم. همچنین نگاه کنید به: کارائی پارتوئی.
- منفعت شخصی نهایی
- منفعت (حالا چه در قالبِ سود یا کارائی) حاصل از تولید یا مصرفِ یک واحدِ اضافی از یک کالا برای فردی که تصمیم به تولید یا مصرف آن میگیرد، بدون احتسابِ هرگونه نفعِ حاصل برای دیگران.
- موسسهی رتبهبندی اعتبارات
- شرکتی که به منظورِ محاسبه ارزشِ اعتباری افراد یا شرکتها اطلاعات جمعاوری میکند و رتبهبندیِ حاصله را به طرفینِ علاقهمند در ازای مبلغی میفروشد.
- مکملها
- دو کالایی که افزایشِ قیمتِ یکی از آنها به کاهش در تعداد تقاضا برای آن دیگری منجر میشود. همچنین نگاه کنید به: جایگزینها.
- مکملهای استراتژیک
- برای دو فعالیتِ A و B: هر چه تعداد دفعاتی که A انجام میشود بیشتر باشد، مزایای حاصل از انجامِ B هم بیشتر خواهد بود، و هرچه B بیشتر انجام شود، مزایای انجام A هم بیشتر خواهد شد.
- میانهرویِ بزرگ
- دورهای از پیشبینیناپذیریِ پائین در خروجی کل در کشورهای پیشرفته در فاصله دهه ۱۹۸۰ تا بحران مالی سال ۲۰۰۸. این عنوانی است که توسط دو اقتصاددان بنامهای جیمز استوک و مارک واتسون پیشنهاد شد و بن برنانک، رئیسِ صندوق ذخیره فدرال آن را رواج داد.
- میانگین تولید
- کل خروجی تقسیم بر یک ورودی معین، مثلاً به ازای هر کارگر (یعنی تقسیم بر تعداد کارگران) یا به ازای هر کارگر در هر ساعت (یعنی کل خروجی تقسیم بر کل تعداد ساعت کاری صرف شده برای آن).
- میانگینِ هزینه
- هزینه نهاییِ خروجیِ شرکت تقسیم بر تعدادِ کلِ واحدهای خروجی.
- نابرابری بیننسلی
- اینکه تفاوت در نسلهای والدین تاچه اندازه به نسل بعدی انتقال پیدا میکنند، که بواسطه کشسانیِ بیننسلی و همبستگیِ بیننسلی سنجیده میشود. همچنین نگاه کنید به: کشسانی بیننسلی، تحرکِ بیننسلی، انتقالِ بیننسلیِ تفاوتها.
- نابرابریِ گروهی
- نابرابری میانِ برخی گروههای اجتماعیِ معین (که بطورمثال با گروهبندیهای ازقبیل نژاد، ملیت، کاست، جنسیت یا مذهب مشخص میشوند). همچنین تحت عنوان نابرابری مقولاتی هم شناخته میشود.
- نتیجه نهایی
- سنجهای است از ارزشِ کالاها و خدماتی که یک خانوار میتواند از درآمد قابل استفادهی خود مصرف کند. این برابر است با درآمد قابل استفاده منهای VAT پرداخت شده، بعلاوهی ارزشِ خدماتِ عمومی دریافتشده.
- نخبگان حاکمه
- مقاماتِ رسمی ردهبالائی از قبیل رئیسجمهور، اعضای کابینه، و رهبرانِ قانونگذار، که بواسطه یک منفعتِ مشترک ازقبیلِ عضویت در یک حزب با هم اتحاد دارند.
- نرخ استخدام
- نسبت تعداد بیکاران به جمعیتِ در سنِ کار. همچنین نگاه کنید به جمعیتِ در سنِ کار.
- نرخ بهره
- قیمتِ جلوانداختنِ قدرتِ خرید در زمان. همچنین نگاه کنید به: نرخ بهره اسمی، نرخ بهره واقعی.
- نرخ بهرهبرداری از ظرفیت
- سنجهای برای اندازهگیری اینکه یک شرکت، یا صنعت یا کلاً یک اقتصاد، تاچه اندازه تاآنجاکه ذخیرهی کالاهای سرمایهای و دانشِ جاری آن اجازه میدهد، تولید میکند.
- نرخ بهره کوتاه مدت
- هزینه قرض کردن پول پایه
- نرخ بهرهی اسمی
- نرخ بهرهای که به علت تورم تصحیح نشده است. نرخ بهرهای است که بانکهای بالا-شهری اعلام میکنند. همچنین نگاه کنید به: نرخ بهرهی واقعی، نرخ بهره.
- نرخ بهرهی واقعی
- نرخ بهرهای که براساس تورم اصلاح شده باشد (یعنی نرخ بهره اسمی منهای نرخ تورم). نرخ بهره واقعی نشان میدهد که به ازای تعداد کالایی که در حال حاضر مصرف نمیشود، چه تعداد کالا در آینده بدست خواهد آمد. همچنین نگاه کنید به: نرخ بهره اسمی، نرخ بهره.
- نرخ بیکاری
- نسبت تعداد بیکاران به کلِ نیروی کار. (توجه داشته باشید که مجموعِ نرخِ استخدام و نرخِ بیکاری به ۱۰۰ درصد نمیرسد، زیرا هریک مخرجِ متفاوتی دارند. همچنین نگاه کنید به نیروی کار و نرخ استخدام
- نرخ تخفیف
- سنجهای است برای اندازهگیری میزانِ بیصبری فرد: اینکه برای فرد، یک واحدِ اضافی مصرف در زمان حال نسبت به یک واحد اضافی مصرف در یک زمانِ بعدتر، چه میزان واجد ارزش است. عبارت است از شیبِ منحنی بیتفاوتیِ فرد برای مصرف در حال حاضر و مصرف در زمان بعد، منهای یک. همچنین تحت عنوان: نرخِ تخفیفِ ذهنی هم شناخته میشود.
- نرخ دانهای
- نوعی از استخدام که در آن کارگر مبلغِ معینی به ازای هر واحد از محصولِ تولیدی دریافت میکند.
- نرخ سرمایهگذاری بازار
- نرخ بازگشتی است که دقیقاً به اندازهای که سرمایهگذاران را برای نگهداشتنِ سهامِ خود در یک کمپانیِ خاص تشویق میکند. اگر شرکت با سطحِ بالائی از ریسکِ سیستماتیک روبهرو باشد، این نرخ هم بالاتر خواهد بود.
- نرخ سیاستگذاری
- نرخ بهرهای که توسط بانک مرکزی تعیین میشود، و در مورد بانکهایی که از یکدیگر و از بانک مرکزی استقراض میکنند اعمال میشود. همچنین تحتِ عنوان نرخِ پایه، و نرخِ رسمی هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به نرخ بهره واقعی، نرخ بهره اسمی.
- نرخ مبادله
- تعداد واحدی از ارزِ کشور که میتواند در در ازای یک واحد از ارزِ خارجی مبادله شود. برای مثال، تعداد دلار استرالیا (AUD) ای که برای خرید یک دلار امریکا (USD) موردنیاز است، بصورتِ تعدادِ AUD به ازای USD تعریف میشود. هرگونه افزایش در این نرخ یا نسبت، کاهش ارزشِ دلار استرالیا و افزایش ارزشِ دلار امریکا محسوب خواهد شد.
- نرخ مشارکت
- نسبتِ تعداد افرادِ نیروی کار به جمعیتِ در سنِ کار. همچنین نگاه کنید به نیروی کار، جمعیتِ در سنِ کار.
- نرخ نهایی تبدیل(MRT)
- تعداد کالایی که باید برای دستیابی به یک واحد اضافی از کالایی دیگر قربانی شود. در هر نقطه، این عبارت است از شیبِ مرزِ مقرونبهصرفگی. همچنین نگاه کنید به نرخ نهایی جانشینی.
- نرخ نهایی جانشینی (MRS)
- بده-بستانی که فرد مایل است بین دو کالا انجام دهد. در هر نقطه، این عبارت است از شیبِ منحنی بیتفاوتی. همچنین نگاه کنید به نرخ نهایی تبدیل.
- نرخ وام بانکی
- میانگینِ نرخ بهره تعیین شده توسط بانکهای بازرگانی برای شرکتها و خانوارها. این نرخ نوعاً بالاتر از نرخ بهره خطمشی خواهد بود: فاصله آنها عبارت است از مابه التفاوت بالاتر از وامدهی بارزگانی است. همچنین تحت عنوان نرخ بهره بازار هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: نرخ بهره، نرخ خطمشی.
- نرخِ بدهی به داراییِ خالص
- همچنین نگاه کنید به نرخِ بدهی به داراییِ خالص (برای بانکها یا خانوارها)
- نرخِ بیکاریِ تثبیتکنندهی-تورم
- نرخِ بیکاریای که (در شرایط توازنِ بازار نیروی کار) در آن نرخ تورم ثابت است. در ابتدا تحت عنوانِ ‘نرخِ طبیعیِ’ بیکاری شناخته میشد. همچنین تحت عنوان: نرخِ بیکاری غیر-تشدیدگر، نرخِ بیکاریِ تورمِ ثابت هم شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به: توازن.
- (نرخِ) خسرانِ تنوعِزیستی
- سهمِ گونههای زیستیای که هرساله منقرض میشوند
- نرخِ مالیات بر سودِ موثر
- این کمیت به این ترتیب محاسبه میشود که نرخِ سود پیش-از-مالیات را در نظر میگیریم، نرخِ سود پس-از-مالیات را از آن کسر میکنیم، و حاصل را بر نرخِ سودِ قیب-از-مالیات تقسیم میکنیم. این کسری است که عموماً در ۱۰۰ ضرب میشود و به صورت درصد گزارش میشود.
- نرخِ ناخالصِ جایگزینیِ مزایایِ بیکاری
- سهمی از دستمزد ناخالص (پیش از کسر مالیاتِ) کارگر در شغل قبلیاش که به هنگامِ بیکاریِ او (پس از کسر مالیات) دریافت میشود.
- نسبت بدهی به دارایی خالص (برای بانکها یا خانوارها)
- ارزشِ داراییها تقسیم بر سهم صاحبان شرکت در آن داراییها.
- نسبتِ بدهی به داراییِ خالص (برای شرکتهای غیربانکی)
- ارزشِ کلِ تعهدات تقسیم بر کلِ داراییها.
- نظام اقتصادی
- نهادهایی که تولید و توزیعِ کالاها و خدمات را در سرتاسر اقتصاد سازماندهی میکنند.
- نظام سیاسی
- نظام سیاسی تعیین میکند که دولتها چگونه تعیین شوند، و چگونه این دولتها تصمیماتی را که همه یا غالبِ اعضای جمعیت را تحتالشعاع قرار میدهند، اتخاذ کنند.
- نظامِ نوآوری
- روابط میانِ شرکتهای خصوصی، دولتها، نهادهای آموزشی، دانشمندان، و سایر کنشگرانِ دخیل در امرِ نوآوری، اصلاح و انتشارِ فناوریهای جدید، و همچنین اینکه این کنشگران چگونه بواسطهی ترکیبی از قوانین، سیاستها، دانش، و هنجارهای اجتماعی مسلط مدیریت و تنظیم میشوند.
- نظریهی بازی
- شاخهای از ریاضیات که به مطالعه تعاملاتِ استراتژیک میپردازد، و منظور از تعامل استراتژیک اشاره به وضعیتهایی است که در آن هر کنشگر میداند که مزایایی که دریافت میکند تابعِ کنشهایی است که همه افراد دیگر اتخاذ میکنند. همچنین نگاه کنید به: بازی
- نفرت از نابرابری
- نفرت از نتایجی که در آن برخی از افراد سهم بیشتری از برخی دیگر بدست می آورند.
- نقطهی لغزان
- توازنی ناپایدار در مرز میانِ دو منطقهای که هرکدام حرکتهای متفاوتی در برخی متغیرها نشان میدهند. متغیری که ارزش معینی به خود میگیرد در یک سویِ این نقطه، به یک سمت میرود، و در طرفِ دیگر به سمتی دیگر. همچنین نگاه کنید به: حباب قیمتِ دارایی
- نقطهی لغزانِ (محیطی)
- وقتی محیط زیست به نقطهای میرسد که از آن نقطه به بعد، برخی فرآیندها (که عمدتاً هم فرایندهای مخرب هستند)، در نتیجهی فرآیندهای بازخوردِ مثبت، خصلتِ خود-تشدیدگر بخود میگیرند. در یک سوی این نقطه، فرآیندهای تخریبِ محیطزیست خصلتِ خود-محدودکننده دارند. در سوی دیگر این نقطه، فرآیندهای بازخوردِ مثبت، باعث میشوند که فرآیندهای تخریب خود-تشدیدگر و افسارگسیخته شوند. همچنین نگاه کنید به: (فرآیندِ بازخورد مثبت).
- نمونههای جایگزین
- دو کالایی که در آنها افزایش در قیمت هریک به افزایشِ تعداد تقاضا برای آن دیگری منجر میشود. همچنین نگاه کنید به: نمونههای مکمل.
- نهاد
- قوانین و رسومات اجتماعیای که شیوه تعامل افراد در یک جامعه را اداره میکنند.
- نهادهای سیاسی
- قوانینِ بازیای که تعیین میکنند چه کسی قدرت داشته باشد و چگونه این قدرت در جامعه اعمال شود.
- نوآوری
- مجموعهی فرآیند نوآوری و انتشاری آن بطور کل.
- نوآوری
- ایجادِ شیوههای تازهی تولید و محصولاتِ جدید.
- نوآوری
- مجموعهی فرآیند نوآوری و انتشاری آن بطور کل.
- نوآوری
- ایجادِ شیوههای تازهی تولید و محصولاتِ جدید.
- نوآوری محصولی
- نوآوریای که کالا یا خدماتِ جدیدی را به قیمتی که توانِ جذبِ خریدار داشته باشد تولید میکند.
- نوآوریِ اساسی
- نوآوریهایی که مبتنی بر دانشی گسترده از بخشهای مختلف اقتصاد هستند و این دانشها را با یکدیگر ترکیب میکنند تا محصولاتی جدید و کاملاً متفاوت ایجاد کنند.
- نوآوریِ تصاعدی
- نوآوریای که محصول یا فرآیندِ موجود را بهصورتِ تجمعی بهبود میدهد.
- نوآوریِ فرآیندی
- نوآوریای که امکانِ تولیدِ یک کالا یا خدمات را به قیمتی کمتر از رقبای آن فراهم کند.
- نیروی کار
- تعداد افرادی از جمعیتِ در سنِ کار که بیرون از خانوار مشغول به کار هستند یا تمایل به اشتغال دارند. این افراد یا استخدامشده (اعم از خویش-فرما) هستند و یا بیکار هستند. همچنین نگاه کنید به: نرخ بیکاری، نرخ استخدام، نرخ مشارکت.
- نیروی کار غیرفعال
- افرادی از جمعیت در سنِ کار که نه استخدامشده هستند و نه فعالانه جویای کارِ مزدی هستند. مثلاً افرادی که در خانه به پرورشِ کودکان مشغولاند بخشی از نیروی کار محسوب نمیشوند و بنابراین به این شکل دستهبندی میشوند.
- نیرویکار-محور
- اینکه فرآیندِ تولید، بیشتر بر نیروی کار مبتنی است تا بر ماشینآلات و دیگر ورودیها. همچنین نگاه کنید به: سرمایه-بر.
- نیمه تقاضا
- نیمهای از بازار که در آن، مشارکتکنندگان در ازای برخی کالاها یا خدمات دیگر، پول پیشنهاد میکنند (مثلاً خریداران نان). همچنین نگاه کنید به: نیمه عرضه.
- نیمه عرضه
- اینکه چگونه نیروی کار و سرمایه برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار میگیرند. از الگوی بازار نیروی کار (که بعنوان الگوی منحنی تعیین-دستمزد و منحنی تعیین-قیمت نیز از آن یاد میشود) استفاده میکند. همچنین نگاه کنید به: نیمه تقاضا.
- نیمه عرضه (کل اقتصاد)
- اینکه چگونه نیروی کار و سرمایه برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار میگیرند. از الگوی بازار نیروی کار (که بعنوان الگوی منحنی تعیین-دستمزد و منحنی تعیین-قیمت نیز از آن یاد میشود) استفاده میکند. همچنین نگاه کنید به: نیمه تقاضا (کل اقتصاد)
- نیمه کوتاهِ (بازار)
- نیمهای است که (اعم از عرضه و تقاضا) که در آن تعداد تکرانشهای مطلوب کمترین است (مثلاً کارفرماها در نیمه کوتاه بازار نیروی کار قرار میگیرند چراکه نوعاً تعداد کارگرانِ جویای کار بیشتر از مشاغل عرضه شده است). نیمه بلند، نیمه مخالف نیمه کوتاه است. همچنین نگاه کنید به: نیمه عرضه، نیمه تقاضا.
- نیمهی تقاضا (کلِ اقتصاد)
- اینکه تصمیماتِ هزینهکردی چگونه تقاضا برای کالاها و خدمات و در نتیجه برای اشتغال و خروجی ایجاد میکنند. این براساسِ الگوی تصاعدی عمل میکند. همچنین نگاه کنید به نیمهی عرضه (کل اقتصاد)
- نیو دیل
- برنامهی فرانکلین روزولت رئیسجمهور امریکا (که در سال ۱۹۳۳ آغاز شد) برای امور عمرانیِ عمومی و برنامههای امدادی با هدفِ استخدامِ میلیونها نفر. این برنامه شالودههای اصلی برنامههای رفاهی ، خطمشیهای نیروی کاری و ساماندهیِ دولتهای مدرن را پیریزی کرد.
- هجوم به بانک
- وضعیتی که در آن سپردهگذاران پولهایشان را از بانک، به دلیلِ ترس از ورشکستگی بانک و عدم پایبندی آن به تعهداتِ خود (یعنی بازپرداختنکردنِ مبلغ بدهکار به سپردهگذاران) خارج میکنند.
- هزینه اجتماعی نهایی
- هزینه تولید یک واحد اضافی از یک کالا، با احتساب هم هزینه برای تولیدکننده و هزینههایی که دیگران از ناحیه تولید کالا متحمل میشوند. هزینه نهایی اجتماعی عبارت است از مجموع هزینه خصوصی نهایی هزینه بیرونی نهایی.
- هزینه اقتصادی
- هزینهی نقدی یک اقدام، بعلاوه هزینهی فرصتِ آن.
- هزینه بیرونی
- یک تأثیرِ بیرونیِ منفی: یعنی تأثیرِ منفیِ تصمیماتِ تولیدی، مصرفی و یا هرگونه تصمیمِ اقتصادی دیگری بر شخص یا طرفی دیگر، که قابل تصریح در متن یک قرارداد نیست. همچنین با عدمصرفهجوئیِ بیرونی شناخته میشود. همچنین نگاه کنید به تاثیر بیرونی.
- هزینه خارجی جانبی
- هزینه تولید یک واحد اضافی از کالا که متحمل شخص دیگری غیر از تولید کننده کالا میشود.
- هزینه خصوصی نهایی (MPC)
- هزینهای که تولید هر واحد اضافی از یک کالا برای تولیدکننده دارد، منهای هرگونه هزینهای که تولید آن بر دیگران تحمیل میکند. همچنین نگاه کنید به: هزینه بیرونی نهایی، هزینه اجتماعی نهایی.
- هزینه فرصت
- ازآنجاکه انجام هر اقدامی به معنای پشتسرگذاشتنِ بهترین گزینه بعدی است، هزینه فرصت عبارت است از سودِ خالصِ ناشی از جایگزینِ پشتسرگذاشته شده.
- هزینه نهایی
- تأثیرِ ناشی از کلِ هزینه تولیدِ یک واحدِ اضافی از خروجی. که برابر است با شیبِ تابعِ کلِ هزینه در هر نقطه.
- هزینههای تجاری
- هزینههای حملونقل، تعرفهها و سایر عواملی که در ضمنِ تجارت میانِ دو بازار در دو کشور وجود دارد که به این معناست که در مورد کالاهای مورد معامله، قانونِ قیمت واحد در سطحِ هر یک از بازارها صدق نمیکند. همچنین نگاه کنید به: قانونِ قیمتِ واحد.
- هزینههای تراکنش
- هزینههایی که مانع از فرآیندِ چانه زنی یا توافق بر سر یک قرارداد میشوند.
- هزینههای ثابت
- هزینههای تولیدی که به موازاتِ تعداد واحدهای تولیدشده تغییر نمیکنند.
- هزینههای فهرست
- منابعِ استفادهشده در قیمتگذاری و تغییرقیمت.
- هزینههای نسخهی اول
- هزینههای ثابتِ تولید یک کالا یا خدماتِ دانش-محور.
- هزینههای ورود
- هزینههای آستارتآپی که به هنگام ورودِ یک فروشنده به بازار یا صنعت به بار میآید. این هزینهها عموماً عبارتند از هزینه تهیه و گردآوری زیرساختهای اولیه، تحقیق و توسعه، کسب جوازهای لازم، و هزینه یافتن و استخدامِ پرسنل.
- هزینهکردهای دولت (‘G’)
- هزینهکردهای دولت برای خرید کالا و خدمات. وقتی که بعنوان بخشی از تقاضای کل درنظر گرفته شود، شاملِ هزینهکردهای مربوط به کمکهای نقدی از قبیلِ مستمری و مزایای بیکاری نمیشود. همچنین نگاه کنید به: کمکهای نقدی دولتی.
- هزینهی فرصتِ سرمایه
- میزانِ درآمدی که یک سرمایهگذار میتوانسته با سرمایهگذاری یک واحدِ سرمایه در جایی دیگر بدست بیاورد.
- هزینهی نهاییِ بیرونی (MEC)
- هزینهی تولیدِ یک واحدِ اضافی از یک کالا که توسطِ کسی غیر از تولیدکنندهی کالا متحمل میشود. همچنین نگاه کنید به: هزینه خصوصی نهایی، هزینه اجتماعی نهایی.
- همبستگی
- نوعی رابطهی آماری است که براساسِ آن دانستنِ ارزشِ یک متغیر، اطلاعاتی درباره ارزشِ احتمالیِ متغیرِ دیگر به ما میدهد، برای مثال، ارزشِ بالای یک متغیر که عموماً همزمان با سطحِ بالای ارزشِ متغیر دیگر مشاهده میشود. این رابطه ممکن است مثبت باشد یا منفی (وقتی سطحِ بالای یک متغیر همزمان با ارزشِ پائینِ متغیری دیگر مشاهده میشود). همبستگی به معنای وجود رابطه علی میان این متغیرها نیست. همچنین نگاه کنید به: علیت، ضریبِ همبستگی.
- همجهتبا چرخه
- تمایل به حرکت در همان جهتی در چرخهی شغلی که خروجیِ کل و بیکاری حرکت میکنند. نگاه کنید به: ضدچرخهای.
- همیاری
- مشارکت در یک پروژه مشترک که معطوف به ایجاد عواید متقابل است.
- هنجارهای اجتماعی
- درکی که برای غالب اعضای جامعه مشترک است و به آنها میگوید در شرایطی که کنشهایشان دیگران را متأثر میکند، چه کاری باید انجام دهند.
- واردات (M)
- کالاها و خدمات تولیدشده در سایر کشورها و خریداریشده توسط خانوارها، شرکتها و دولتِ داخلی.
- وثیقه
- داراییای است که وامگیرنده نزد وامدهنده به منظور امنیتِ وام امانت گذاشته میشود. در صورتی که وامگیرنده قادر به بازپرداختِ وام نباشد، وامدهنده مالکِ آن دارایی میشود.
- وثیقههای بیپشتوانه
- یک وثیقهی ملکیِ صادرشده برای یک استقراضکنندهی پرریسک، مثلاً استقراضکنندهای که مواردی چون ورشکستگی و بازپرداختهای همراه با تأخیر را در پیشینهی خود دارد. نگاه کنید به: استقراضکنندهی بیپشتوانه.
- ورشکستگیِ دولت
- شکستِ پاسخگویی و مسوولیتپذیری دولت. (این واژه به شیوههای مختلف کاربردهای گستردهای پیدا کرده است، که هیچیک از این کاربردها شباهتی به شکستِ بازار، که ضابطهی آن چیزی جز کارائیِ پارتوئی نیست، ندارند).
- وضعیتِ ایستا
- در غیابِ پیشرفتِ فناوری، سهمِ نهاییِ کالاهای سرمایهایِ افزودهشده در افزایشِ تولیدِ به یکباره آنقدر ناچیز میشود که فرآیند رشد متوقف میشود. جان استوارت میل چنین از پیشآمدنِ چنین چشماندازی استقبال میکرد و آن را ‘یک پیشرفتِ خیلی مهم در وضعیتِ فعلی ما’ میدانست.
- وضعیتِ قفلشده
- پیامدِ تأثیراتِ شبکهایِ بیرونی که باعث میشود یک وضعیتِ برنده-همهچیز-را-میبرد شکل بگیرد. فرآیندِ رقابتی به نتیجهای منجر میشود که تغییرِ آن دشوار است، حتی اگر کاربرانِ فناوری، یک نوآوریِ جایگزینِ برتر را تدارک ببینند.
- وفور غیرعقلانی
- فرآیندی است که بواسطه آن داراییها از ارزشِ مفرطی برخوردار میشوند. این اصطلاح را نخستین بار آلن گریناسپن، که آنموقع در سال ۱۹۹۶ رئیسِ هیئتِ خزانهداری فدرال آمریکا بود، بکار برد. رابرت شیلر اقتصاددان این اصطلاح اقتصادی را بر سر زبانها انداخت.
- پاداشها
- سودی که از قبلِ کنشهای مشترک همه بازیگران، عاید هر بازیکن میشود.
- پارادوکسِ ثریفت
- اگر فردی کمتر مصرف کند، پسانداز او بیشتر میشود؛ اما اگر همه کمتر مصرف کنند، نتیجهی این کار میتواند این باشد که مجموعِ پسانداز همه افراد پائینتر و نه بالاتر باشد. تلاش درجهتِ بالابردنِ پسانداز، درحالتی که افزایشِ نرخِ پسانداز به همان میزان با افزایش در سرمایهگذاری (و یا در هر یک از دیگر منابعِ تأمین تقاضای کل ازقبیلِ هزینهکردهای دولتی برای کالا و خدمات) همراه نباشد، به نتیجه نخواهد رسید. نتیجه کاهشِ تقاضای کل و خروجی کمتر خواهد بود، بطوریکه سطح واقعی پسانداز افزایشی نخواهد داشت.
- پارادوکسِ لئونتیف
- این یافتهی غیرمنتظرهی واسیلی لئونتیف که صادراتِ ایالات متحده نیرویکار-محور بودند و وارداتِ آن سرمایه-بر یا سرمایهمحور، و این نتیجهای است که با پیشبینیِ نظریههای اقتصادی در تضاد بود: یعنی با این پیشفرض که یک کشور سرشار از سرمایه (مثل ایالات متحده) قاعدتاً باید کالاهایی صادر کند که میزانِ زیادی از سرمایه صرف تولیدشان شده است.
- پاسخگویی
- تعهدِ شخص (یا گروه) تصمیم-گیر برای پاسخگویی به نیازها و خواستههای افرادی که از تصمیماتِ او (یا آن گروه) متاثر میشوند.
- پاسخگوییِ اقتصادی
- پاسخگوییای که از طریقِ فرآیندهای اقتصادی و مشخصاً رقابت میانِ شرکتها یا سایر موسسات است بطوریکه ناتوانی در پاسخگویی به افرادِ متأثرشده، منجر به زیان در سود یا شکستِ اقتصادی خواهد شد. همچنین نگاه کنید به: پاسخگویی و پاسخگوییِ سیاسی.
- پاسخگوییِ دموکراتیک
- پاسخگویی دموکراتیک از طریق انتخابات و دیگر فرآیندهای دموکراتیک. همچنین نگاه کنید به: پاسخگویی، پاسخگوییِ سیاسی.
- پاسخگوییِ سیاسی
- پاسخگوییای که بواسطهی فرآیندهای سیاسیای ازقبیلِ انتخابات، و تحت نظارتِ یک دولت منتخب، یا از طریقِ نظرخواهی از شهروندانِ متاثرشده. همچنین نگاه کنید به: پاسخگویی، پاسخگوییِ اقتصادی.
- پرداخت-بر-اساس-عملکرد
- پرداختی که هرچند بطور جزئی، بسته به عملکردِ کارگر متغیر باشد. همچنین نگاه کنید به: کار-بر-اساسِ-قطعه.
- پسانداز
- هنگامی که هزینهکردِ مصرفی کمتر از خالص درآمد است، پسانداز اتفاق میافتد و ثروت بالاتر میرود. همچنین نگاه کنید به: ثروت.
- پساندازِ احتیاط
- افزایشِ پسانداز به قصد بازگرداندنِ ثروت به سطحِ هدف آن. همچنین نگاه کنید به: ثروتِ هدف.
- پول
- یک واسطهی مبادلاتی است متشکل از اسکناسهای بانکی و سپردههای بانکی یا هر چیزِ دیگری که بتواند برای خرید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار بگیرد، ر به عنوان پرداخت مورد قبول قرار بگیرد زیرا دیگران هم میتوانند به همین منظور از آن استفاده کنند.
- پولِ بانکی
- پولی که در قالبِ سپردههای بانکی خلقشده توسطِ بانکهای بازرگانی به هنگامِ اختصاصِ اعتبار به شرکتها و خانوارها، باشد.
- پولِ پایه
- وجوه نقدی و ترازنامههایی که در حسابِ بانکها نزدِ بانکِ مرکزی نگهداری میشود و تحتِ عنوان منابع شناخته میشود. همچنین تحت عنوانِ پولِ قانونی، و پولِ پر-قدرت نیز شناخته میشود.
- پولِ گسترده
- حجمِ پول در گردش، که برابر است با مجموعِ پولِ پایه (منهای پولِ قانونیای که توسط بانکها نگهداری میشود) و پولِ بانکی. همچنین نگاه کنید به: پول قانونی، پولِ بانکی.
- پیشرفت تکنولوژیک
- نوعی تغییر در فناوری که میزان منابع (اعم از نیروی کار، ماشین آلات، زمین، انرژی و زمان) مورد نیاز برای تولید میزان معینی از خروجی را کاهش میدهد.
- پیشرفت پارتوئی
- تغییری که بتواند دست کم به یک نفر بدون متضرر شدن بقیه نفع برساند. همچنین نگاه کنید به برتری پارتوئی.
- پیشفروش کردن
- فروش یک دارایی که فروشنده آن را قرض گرفته، به قصدِ اینکه آن را دوباره با قیمت پائینتری خریداری کند. این استراتژی را سرمایهگذارانی در پیش میگیرند که انتظار کاهش ارزشِ یک دارایی را دارند. همچنین تحت عنوان فروشِ سریع هم شناخته میشود.
- چرخهی تجاری
- دورههای متناوبِ نرخِ رشدِ سریع و کند (یا حتی منفی). اقتصاد از شکوفایی به رکود و سپس دوباره به شکوفایی میرسد. همچنین نگاه کنید به: توازنِ کوتاه-مدت.
- ژول
- یک واحد انرژی یا کار، که در اصل بصورتِ مقدار انرژیِ لازم برای بالاکشیدنِ یک سیب به اندازه یک متر در راستای عمودی لازم است.
- کارآفرین
- شخصِ ایجادکننده یا اخذکننده زودهنگامِ فنآوریها، اشکال سازمانی و دیگر فرصتها است.
- کارائیِ نهایی
- کارائیِ افزودهی ناشی از افزایشِ یک-واحدیِ هر متغیر.
- کارائیِ نهاییِ کاهشی
- ویژگی برخی از توابعِ تولید است که بر اساس آن هر واحد اضافی از یک متغیر معین، نسبت به واحدِ قبلی، به افزایش کمتری در کارائی نهایی منجر میشود. همچنین تحت عنوانِ روندِ کاهشیِ بازگشتِ نهایی به مصرف هم شناخته میشود.
- کارائی پارتوئی
- تخصیصی برخوردار از این ویژگی که دیگر هیچ تخصیص به لحاظ فنی مقرون به صرفه دیگری وجود ندارد که در آن یک نفر رفاه بیشتری پیدا کند بیآنکه از رفاه دیگران کاسته شود.
- کارتل
- گروهی از شرکتهایی که با یکدیگر تبانی میکنند تا سودِ مشترکشان را بالا ببرند.
- کالاها
- اقلام جسمانیای که به شیوهای مشابه سهام معامله میشوند. شاملِ فلزاتی از قبیلِ طلا و نقره، و محصولاتِ کشاورزیای از قبیل قهوه و شکر، یا نفت و گاز هستند. گاهی به معنای گسترده تر برای اشاره به هر چیزی که برای فروش تولید شده است بکار میرود.
- کالاهای استحقاقی
- کالاها و خدماتی که باید، مستقل از توانائی پرداختِ افراد، در دسترس همگان باشد.
- کالاهای باشگاهی
- نگاه کنید به: کالاهای دارای کمیابیِ مصنوعی.
- کالاهای سرمایهای
- تجهیزات، ابنیه، مواد خام، و دیگر ورودیهایی که مورداستفاده در تولید کالا و خدمات، و همچنین در برخی موارد حق انحصاری تولید یا دیگر انواع مالکیتِ معنوی.
- کالاهای مصرفی
- کالا یا خدماتی که نیازهای مصرفکنندگان را در یک بازه زمانی کوتاه برآورده میکند.
- کالاهای مصرفی با ماندگاری بالا
- کالاهای مصرفیای که عمری بیش از سه سال دارند ازقبیلِ مبلمان، اتومبیل یا یخچال.
- کالای رقابتی
- کالایی که اگر توسط یک فرد مصرف شود، دیگر برای بقیه افراد موجود نخواهد بود. همچنین نگاه کنید به: کالای غیر-رقابتی.
- کالای شخصی
- کالایی که هم رقابتی است و هم میتوان دیگران را از استفاده آن منع کرد.
- کالای عمومی
- کالایی که استفاده یک فرد از آن، در دسترس بودنِ آن برای دیگران را کاهش نمیدهد. همچنین تحت عنوان کالاهای فاقدِ-رقیب هم شناخته میشوند. همچنین نگاه کنید به: کالای عمومی غیرقابل مستثناسازی، کالای دارای کمیابی مصنوعی.
- کالای عمومی غیرقابلِ انحصاری شدن
- کالای عمومیای که نمیتوان مانع از دسترسی دیگران به آن شد. همچنین نگاه کنید به: کالای کمیاب مصنوعی.
- کالای غیر-رقابتی
- کالایی که اگر در اختیارِ هرکسی باشد، بی هیچ هزینهی اضافیای در اختیار همگان هم خواهد بود. همچنین نگاه کنید به: کالای رقابتی، کالای عمومی غیرقابلانحصاری شدن، کالای مصنوعاً کمیاب.
- کالای کمیاب مصنوعی
- کالایی عمومی که میتوان برخی از افراد را از استفاده آن منع کرد. همچنین تحت عنوان کالای باشگاهی هم شناخته میشود.
- کاهش بها
- کاهشِ بهای یک نوع از ثروت که یا در اثرِ استفاده (بشور و بپوش) اتفاق میافتد و یا از طریقِ گذر زمان (استهلاک).
- کاهشیابنده
- وضعیتی است که در آن استفاده از یک واحدِ اضافی از یکی مولفههای تولید، افزایشِ کوچکتری در خروجی نسبت به افزایشِ قبلی را در پی دارد. همچنان به عنوان روند کاهشی بازگشت نهایی تولید شناخته میشود.
- کسادِ بزرگ
- کسادیِ طولانیای که بدنبالِ بحران مالی سال ۲۰۰۸ ایجاد شد.
- کسری اولیه
- کسریِ دولت (درآمد منهای هزینههای آن) بدون احتسابِ پرداختهای بهرهای ناشی از دیونِ آن. همچنین نگاه کنید به: بدهیِ دولت.
- کسری بودجه دولت
- وقتی که تراز بودجه دولت منفی است. همچنین نگاه کنید به: تراز بودجه دولت، مازاد بودجه دولت.
- کسری تجاری
- ترازِ تجارتیِ منفیِ یک کشور (در صورتی که واردات بیشتری نسبت به صادراتش داشته باشد). همچنین نگاه کنید به: مازاد تجاری، ترازِ تجاری.
- کسری حساب جاری
- مازادِ ارزشِ وارداتِ یک کشور نسبت به ارزشِ ترکیبیِ صادراتِ آن بعلاوه خالصِ عوایدِ ناشی از داراییهای خارجیِ آن کشور. همچنین نگاه کنید به: حساب جاری، مازاد حساب جاری.
- کشسانی درآمدیِ تقاضا
- درصد تغییر در تقاضایی که در پاسخ به ۱ درصد افزایشِ در درآمد فرد اتفاق میافتد.
- کشسانیِ بیننسلی
- وقتی والدین و فرزندانِ بالغِ آنها را با هم مقایسه میکنیم، کشسانیِ بیننسلی عبارت است از درصدی از تفاوتِ منزلتِ نسلِ دوم که به ۱ درصد تفاوت در منزلتِ نسل والدین مربوط میشود. همچنین نگاه کنید به: نابرابری بیننسلی، تحرکِ بیننسلی، انتقالِ بیننسلیِ تفاوتها.
- کشسانیِ قیمتیِ تقاضا
- درصدِ تغییر در تقاضایی که در پاسخ به یک درصد افزایشِ قیمت اتفاق میافتد. این را در قالب یک عدد مثبت نشان میدهیم. اگر این عدد بالاتر از یک باشد تقاضا کشسان و اگر کمتر از یک باشد ناکشسان است.
- کمترین پیشنهاد قابلقبول
- در بازی اولتیماتوم، پائینترین پیشنهاد از طرف پیشنهاددهنده که از سوی پاسخگو رد نخواهد شد است. عموماً در وضعیتهای چانهزنی، برای اشاره به کممطلوبترین پیشنهادی که موردقبول واقع خواهد شد بکار میرود.
- کمکهای مالیِ غیرنقدی
- هزینهکردهای عمومیای که در قالبِ خدماتِ رایگان یا برخوردار از یارانه به خانوارها اختصاص داده میشود و نه در قالب کمکهای نقدی.
- کمکهای نقدی دولتی
- هزینهکردهایی از جانب دولت که در قالب پرداختهایی به خانوارها یا افراد انجام میشود. مزایای بیکاری و مستمریها دو نمونه هستند. در حسابهای ملی، این کمکهای نقدی جزو هزینهکردهای دولتی (G) محسوب نمیشوند. همچنین نگاه کنید به هزینهکردهای دولت (G).
- کمکِ اضطراری به بانک
- وقتی دولت، با خریدِ سهمی از حق صاحبان سهام در بانک یا با هر نوع مداخله دیگری، از ورشکستگیِ آن بانک جلوگیری میکند.
- کمیابی
- کالایی که واحد ارزش است، و دستیابی به مقدار بیشتری از آن مستلزم یک هزینهی فرصت است.
- کوتاهمدت-نگری
- این اصطلاحِ بیشتر ذهنی، به وضعیت فردی اشاره دارد که به هنگام تصمیمگیری وزنِ بسیار زیادی، بسیار بیش از آنچه لازم است، برای قیمتها، مزایا و دیگر ویژگیهایی که در آینده نزدیک رخ میدهند قائل است.
- کَپ اند تِرِید
- خط مشیای که بواسطهی آن تعداد محدودی مجوزِ آلایندگی صادر میشود، که قابل خرید و فروش در بازار هستند. این خطمشی ترکیبی است از محدودسازی کمیت-محورِ تصاعدات، با یک رویکردِ قیمت-محور که هزینهای برای تصمیماتِ منجر به تخریبِ محیطِ زیست تعیین میکند.
- گازهای گلخانهای
- گازهایی – عمدتاً بخارِ آب، دیاکسیدِ کربن، متان و ازون – که در جوِ زمین متصاعد میشوند و به افزایشِ دمای جو تغییراتِ آبوهوایی میشوند.
- گذارِ جمعیتی
- کندشدنِ روندِ رشدِ جمعیتی به این دلیل که افتِ نرخِ مرگ و میر کمتر از نرخِ تولد است.
- گزینه ذخیره
- بهترین گزینه بعدی از میان همه گزینه ها در یک تراکنش خاص است. به آن گزینه بازگشت هم گفته میشود. همچنین نگاه کنید به قیمت ذخیره
- یارانهی پیگووی
- یارانهای دولتی برای تشویقِ فعالیت اقتصادیای که اثراتِ بیرونیِ مثبتی دارد. (مثلاً یارانهدادن به تحقیقاتِ پایه).